گنجور

غزل شمارهٔ ۱۴۵۲

درد می‌کش که تا دوا یابی
درد می‌نوش تا صفا یابی
ای که گوئی خدای می‌جویم
بگذر از خود که تا خدا یابی
گر نوایی ز عارفی جویی
بینوا شو که تا نوا یابی
گر گدائی کنی چو درویشان
هر چه خواهی ز پادشا یابی
بزم عشق است و عاشقان سر مست
به ازین مجلسی کجا یابی
از فنا خوش بقا توانی یافت
رو فنا شو که تا بقا یابی
نعمت‌اللّه را اگر جویی
به خرابات رو که تا یابی

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

درد می‌کش که تا دوا یابی
درد می‌نوش تا صفا یابی
هوش مصنوعی: تحمل کن و سختی‌ها را بگذران تا به درمان و آرامش برسی. چشیدن تلخی‌ها می‌تواند تو را به حال خوشی برساند.
ای که گوئی خدای می‌جویم
بگذر از خود که تا خدا یابی
هوش مصنوعی: اگر می‌گویی که دنبال خدا هستی، از خودت باید عبور کنی تا بتوانی او را بیابی.
گر نوایی ز عارفی جویی
بینوا شو که تا نوا یابی
هوش مصنوعی: اگر به دنبال صدایی از یک عارف هستی، باید خود را تواناتر کنی تا بتوانی آن صدا را بشنوی.
گر گدائی کنی چو درویشان
هر چه خواهی ز پادشا یابی
هوش مصنوعی: اگر مانند درویشان درخواست کنی، هر چیزی که بخواهی از پادشاه به دست خواهی آورد.
بزم عشق است و عاشقان سر مست
به ازین مجلسی کجا یابی
هوش مصنوعی: اینجا محفل عشق است و عاشقان در حال شادی و غرق در لذت هستند، بهتر از این مجلس را نمی‌توان در جایی دیگر یافت.
از فنا خوش بقا توانی یافت
رو فنا شو که تا بقا یابی
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی به جاودانگی و بقا دست یابی، باید از دنیا و مظاهر زودگذر آن فاصله بگیری و به معنای عمیق‌تری بپردازی.
نعمت‌اللّه را اگر جویی
به خرابات رو که تا یابی
هوش مصنوعی: اگر به دنبال نعمت‌های الهی هستی، باید به مکان‌های ناشناخته و غیرمعمول بروی تا آن‌ها را پیدا کنی.