گنجور

غزل شمارهٔ ۱۴۵۱

گر به خانه روی و در بندی
به حقیقت بدان که دربندی
ملک شروان چه می‌کنی عارف
به طلب پادشاه دربندی
همدانی طلب همی کردم
یافتم آن عزیز الوندی

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر به خانه روی و در بندی
به حقیقت بدان که دربندی
هوش مصنوعی: اگر به خانه بروی و در را ببندی، بدان که در واقع خود را محصور کرده‌ای.
ملک شروان چه می‌کنی عارف
به طلب پادشاه دربندی
هوش مصنوعی: ملک شروان، چه کار می‌کنی؟ عارف در پی درخواست پادشاهی در بند است.
همدانی طلب همی کردم
یافتم آن عزیز الوندی
هوش مصنوعی: در جستجوی همدمی بودم و در نهایت آن کسی را که دلخواهم بود پیدا کردم.