غزل شمارهٔ ۱۴۳۳
از همه پنهان و پیدا از همه
کی شناسد این سخن را بر همه
آفتابی می نماید ماه ما
این چنین نوری بود در خور همه
می برنگ جام پیدا آمده
یک شرابست او ولی ساغر همه
ساقی ار بخشد تو را خمخانه ای
عاشقانه همچو ما می خور همه
لطف او مخمور کی ماند کسی
مست گرداند می و دلبر همه
جام می بشکست و می بر ما بریخت
خرقهٔ ما شسته شد دفتر همه
عالمی چون آینه روشن شده
می نماید سید ما در همه
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از همه پنهان و پیدا از همه
کی شناسد این سخن را بر همه
هوش مصنوعی: این سخن، نهان و هویداست و کسی نمیتواند آن را درک کند و بشناسد.
آفتابی می نماید ماه ما
این چنین نوری بود در خور همه
هوش مصنوعی: آفتاب میتابد و ماه ما نیز درخششی دارد که همه جا را روشن میکند.
می برنگ جام پیدا آمده
یک شرابست او ولی ساغر همه
هوش مصنوعی: جامی که در دست داریم، در واقع شرابی است که در آن وجود دارد، اما ساغر همه چیز را نشان نمیدهد.
ساقی ار بخشد تو را خمخانه ای
عاشقانه همچو ما می خور همه
هوش مصنوعی: ای ساقی، اگر تو به تو خمخانهای پرعشق بدهی، پس همچون ما شراب بنوش و لذت ببر.
لطف او مخمور کی ماند کسی
مست گرداند می و دلبر همه
هوش مصنوعی: لطف خداوند همواره انسانها را مست و سرمست میکند. هیچکس نمیتواند در برابر تأثیر این لطف باقی بماند. عشق و شراب دلانگیزی که او میدهد، همه را به وجد میآورد.
جام می بشکست و می بر ما بریخت
خرقهٔ ما شسته شد دفتر همه
هوش مصنوعی: جام شراب میشکست و شراب بر ما ریخته میشد، در نتیجه لباس ما خیس میشد و تمام نوشتههایمان پاک میشد.
عالمی چون آینه روشن شده
می نماید سید ما در همه
هوش مصنوعی: جهان مانند آینهای درخشان شده و نمایان است که سید ما در آن درخشندگی دارد.