گنجور

غزل شمارهٔ ۱۴۲۲

لطفش کرم نموده میخانه دام کرده
در حق جمله عالم انعام عام کرده
میخانه ای چنین خوش بر ما سبیل کرده
ما را شراب داده مست مدام کرده
کرده حلال بر ما جام می محبت
افشای سرّ خود را بر ما حرام کرده
سلطان حسن جانان ملک جهان گرفته
عقل آمده به خدمت خود را غلام کرده
جانان و جان سید باشند نعمت الله
نامش نکو نهاده ختم کلام کرده

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

لطفش کرم نموده میخانه دام کرده
در حق جمله عالم انعام عام کرده
هوش مصنوعی: محبت و مهربانی او به قدری زیاد است که مانند یک میخانه، همه را به خود جذب کرده و به تمامی انسان‌ها بخشش و نعمت عطا کرده است.
میخانه ای چنین خوش بر ما سبیل کرده
ما را شراب داده مست مدام کرده
هوش مصنوعی: میخانه‌ای با این زیبایی بر ما لطف کرده و به ما شراب داده و ما را همیشه مست کرده است.
کرده حلال بر ما جام می محبت
افشای سرّ خود را بر ما حرام کرده
هوش مصنوعی: محبت مانند جامی حلال بر ماست، اما فاش کردن راز عشق بر ما ممنوع است.
سلطان حسن جانان ملک جهان گرفته
عقل آمده به خدمت خود را غلام کرده
هوش مصنوعی: سلطان حسن، محبوب و دوست‌داشتنی، حاکم بر جهان است و عقل و خرد در خدمت او آمده و خود را به عنوان بنده او معرفی کرده است.
جانان و جان سید باشند نعمت الله
نامش نکو نهاده ختم کلام کرده
هوش مصنوعی: عشق و حیات در زیر سایه وجود محبوب است و نام او به خوبی و نیکی شناخته شده است. او کلام را به پایان رسانده و همه چیز در او خلاصه می‌شود.