گنجور

غزل شمارهٔ ۱۴۲۰

در شهادت شاهدی از غیب بی عیب آمده
این چنین شادی خوش بی عیب از غیب آمده
در گلستان غنچهٔ گل در هوای روی او
پیرهن بدریده و بی دامن و جَیب آمده
آن معانی بدیع او بدیع دیگر است
زان که بر وی این کلام الله بی رَیب آمده
نو عروس فکر بکرم شاهدی بس دلکش است
در مشاهد شاهدی می خواهد از غیب آمده
در جوانی نعمت الله با سواد و معرفت
این زمان باز آمده پروانه با شیب آمده

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در شهادت شاهدی از غیب بی عیب آمده
این چنین شادی خوش بی عیب از غیب آمده
هوش مصنوعی: شاهدی از عالم غیب بدون هیچ نقصی آمده است و این شادی خالص و بی عیب نیز از آن عالم به ما رسیده است.
در گلستان غنچهٔ گل در هوای روی او
پیرهن بدریده و بی دامن و جَیب آمده
هوش مصنوعی: در باغ، جوانه‌ی گل با شوق و عشق به چهره‌ی معشوق، لباسی پاره و بدون دامن و جیب به تن کرده است.
آن معانی بدیع او بدیع دیگر است
زان که بر وی این کلام الله بی رَیب آمده
هوش مصنوعی: آن مفاهیم نو و تازه‌ای که او دارد، از نوعی دیگر است؛ زیرا این سخن خداوند بدون شک و تردید بر او نازل شده است.
نو عروس فکر بکرم شاهدی بس دلکش است
در مشاهد شاهدی می خواهد از غیب آمده
هوش مصنوعی: نوعروس فکر، به تصویر کشیدن یک شاهد دلربا و جذاب است. این تصویر به قدری دلنشین است که نیازی به مشاهده واقعی آن نیست و گویی این شاهد از دنیای پنهان به وجود آمده است.
در جوانی نعمت الله با سواد و معرفت
این زمان باز آمده پروانه با شیب آمده
هوش مصنوعی: در جوانی، نعمت‌الله بر دانش و آگاهی مسلط بود، و حالا مثل پروانه‌ای که با ریزش نزولی آمده، به این زمان بازگشته است.