غزل شمارهٔ ۱۴۱۸
از همه آئینه پیدا آمده
نور او درچشم بینا آمده
آن یکی ظاهر شده در هر یکی
هر یکی بنگر که یکتا آمده
بحر در جوشست و رو دارد به ما
آبروی ما بر ما آمده
مجلس عشقست و رندان در حضور
ساقی سرمست تنها آمده
از ولایش ما ولایت یافتیم
حکم ما از ملک بالا آمده
قطره ای بودیم ما بحری شدیم
این چنین دُری ز دریا آمده
نعمت الله رو به میخانه نهاد
میل ما کرده به مأوی آمده
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از همه آئینه پیدا آمده
نور او درچشم بینا آمده
هوش مصنوعی: از تمام آینهها، نور او در چشم انسانهای بینا نمایان شده است.
آن یکی ظاهر شده در هر یکی
هر یکی بنگر که یکتا آمده
هوش مصنوعی: هر کس به نوعی از حقیقت ظاهر شده است، پس ببین که در واقع تنها یک حقیقت وجود دارد که آن یکتاست.
بحر در جوشست و رو دارد به ما
آبروی ما بر ما آمده
هوش مصنوعی: دریا در حال خشم و طغیانی است و به سمت ما میآید؛ اعتبار و آبروی ما نیز به چهرهامان ظاهر شده است.
مجلس عشقست و رندان در حضور
ساقی سرمست تنها آمده
هوش مصنوعی: محفل عشق برقرار است و رندان در جلوی ساقی که سرمست و خوشحال است، فقط به تنهایی حضور یافتهاند.
از ولایش ما ولایت یافتیم
حکم ما از ملک بالا آمده
هوش مصنوعی: ما از دلسوزی و محبت او بهرهمند شدیم و دستورات ما به طور مستقیم از خداوند متعال صادر شده است.
قطره ای بودیم ما بحری شدیم
این چنین دُری ز دریا آمده
هوش مصنوعی: ما در ابتدا مانند یک قطره کوچک بودیم، اما به مرور زمان به یک دریا بزرگ تبدیل شدیم. این تحول و رشد ناشی از ارتباط ما با دریا و تجربیات زندگی است.
نعمت الله رو به میخانه نهاد
میل ما کرده به مأوی آمده
هوش مصنوعی: با نعمت خدا، به میخانه روی آوردهایم و دل ما به سوی آنجا خوش شده است.