گنجور

غزل شمارهٔ ۱۴۱۳

خیالش نقش می بندد به دیده
چنان نقش و چنین دیده که دیده
منور شد به نورش دیدهٔ ما
نظر فرما در این دیده به دیده
عنایت بین که الطاف الهی
چنین حسن لطیفی آفریده
در این دور قمر حاکم به حکمت
خطی بر ماه تابنده کشیده
ملک صورت به خلق بی نظیرش
ملک سیرت به اخلاق حمیده
به رندان می دهد ساقی سرمست
به ما خمخمانه میرانش رسیده
مجرد کیست در عالم چو سید
کسی کز قید عالم وارهیده

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خیالش نقش می بندد به دیده
چنان نقش و چنین دیده که دیده
هوش مصنوعی: تصور او در چشمانم حک می‌شود به شکلی که همانا این نقش‌ها و این چشم‌ها به هم پیوند دارند.
منور شد به نورش دیدهٔ ما
نظر فرما در این دیده به دیده
هوش مصنوعی: چشم‌های ما به روشنی او روشن شده است، توجه کن که در این چشم، به چشمان ما نگاه کن.
عنایت بین که الطاف الهی
چنین حسن لطیفی آفریده
هوش مصنوعی: به دقت توجه کن که خداوند با رحمت‌هایش چقدر زیبایی‌های لطیفی را خلق کرده است.
در این دور قمر حاکم به حکمت
خطی بر ماه تابنده کشیده
هوش مصنوعی: در این زمان که ماه به اوج خود رسیده، جهانی حکیمانه به زیبایی آن گواهی می‌دهد.
ملک صورت به خلق بی نظیرش
ملک سیرت به اخلاق حمیده
هوش مصنوعی: ملک با چهره‌ای زیبا و بی‌نظیر خود، به خوبی نمودار ظاهری است، در حالی که ملک با سیرت و باطن نیکو، به اخلاق و ویژگی‌های پسندیده‌اش شناخته می‌شود.
به رندان می دهد ساقی سرمست
به ما خمخمانه میرانش رسیده
هوش مصنوعی: ساقی به کسانی که مست و شاداب هستند، می‌نوشاند و ما هم به لطف او به حال و هوای خوشی رسیده‌ایم.
مجرد کیست در عالم چو سید
کسی کز قید عالم وارهیده
هوش مصنوعی: در این دنیا، چه کسی می‌تواند به رهایی کامل دست یابد و از تمامی محدودیت‌ها و اسارت‌ها آزاد باشد، جز فردی که به مقام والایی دست یافته و از وابستگی‌های دنیوی فاصله گرفته است؟