غزل شمارهٔ ۱۴۱۲
خیالش نقش می بندم به دیده
چنین نقش و خیالی خود که دیده
به نور اوست روشن دیدهٔ من
نظر فرما که بینی نور دیده
الفبا خواندم و کردم فراموش
خطی بر عالم و آدم کشیده
گذشته از وجود و از عدم هم
نمانده سیئات و هم حمیده
خراباتست و ما مست و خرابیم
ز مخموران عالم وارهیده
بیا با ما درین دریا و بنشین
که دریائیست نیکو آرمیده
نگر در آفتاب نعمت الله
که در هر ذره ای روشن بدیده
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خیالش نقش می بندم به دیده
چنین نقش و خیالی خود که دیده
هوش مصنوعی: من تصویری از او را در چشمانم مجسم میکنم، همانطور که خودم را در آن تصویر میبینم.
به نور اوست روشن دیدهٔ من
نظر فرما که بینی نور دیده
هوش مصنوعی: به نور خداست که چشمانم روشن شدهاند. به نگاه من توجه کن تا نور چشمانت را نیز ببینی.
الفبا خواندم و کردم فراموش
خطی بر عالم و آدم کشیده
هوش مصنوعی: حروف را یاد گرفتم، اما یادم رفت که چه تأثیری بر جهان و انسانها میگذارد.
گذشته از وجود و از عدم هم
نمانده سیئات و هم حمیده
هوش مصنوعی: جز وجود، هیچچیز دیگری نیست که سیئات و خوبیها را در بر داشته باشد، بنابراین هر دو حالت در واقع وجود ندارند.
خراباتست و ما مست و خرابیم
ز مخموران عالم وارهیده
هوش مصنوعی: ما در فضایی آشفته و نابسامان هستیم و از دنیای مستی و نشئگی دور شدهایم.
بیا با ما درین دریا و بنشین
که دریائیست نیکو آرمیده
هوش مصنوعی: بیا با ما در این دریا بنشین که این دریا بسیار آرام و زیباست.
نگر در آفتاب نعمت الله
که در هر ذره ای روشن بدیده
هوش مصنوعی: به نور خورشید نگاه کن که نعمت خداوند در هر ذرهاش مشخص و روشن است.