غزل شمارهٔ ۱۴۱۱
ما نقش خیال تو نگاریم به دیده
در دیدهٔ ما بین که توان دید به دیده
نوریست که در دیدهٔ ما روی نموده
روشنتر از این دیدهٔ ما دیده که دیده
در دیدهٔ اهل نظر آن لعبت خندان
بگرفته خوشی گوشه و جائی بگزیده
یک نقطه محیط است که در دور درآمد
این دایره خطیست از آن نقطه کشیده
در آینهٔ خلق نظر کردم و دیدم
عینیست عیان گشته به اخلاق حمیده
هر ذره که که بینی به تو خورشید نماید
آن ذره رسولیست که از غیب رسیده
ذوقی است در این گفتهٔ سید که چه گویم
خود خوشتر از این قول که گفته که شنیده
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ما نقش خیال تو نگاریم به دیده
در دیدهٔ ما بین که توان دید به دیده
هوش مصنوعی: ما تصویر زیبای تو را در چشمان خود به تصویر کشیدهایم. تنها فردی که بتواند به واقعیت این تصویر پی ببرد، میتواند آن را ببیند.
نوریست که در دیدهٔ ما روی نموده
روشنتر از این دیدهٔ ما دیده که دیده
هوش مصنوعی: روشنیای است که در چشمان ما نمایان شده و از چشمان ما روشنتر است؛ چشمی که میبیند.
در دیدهٔ اهل نظر آن لعبت خندان
بگرفته خوشی گوشه و جائی بگزیده
هوش مصنوعی: در چشم ناظرین، آن دختر بازیگوش که لبخند به لب دارد، شادی را در گوشهای از زندگیاش جمع کرده و جایی را برای خود انتخاب کرده است.
یک نقطه محیط است که در دور درآمد
این دایره خطیست از آن نقطه کشیده
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که یک نقطه مشخص در اطراف یک دایره وجود دارد که از آن نقطه، یک خط به دور این دایره کشیده شده است. به عبارت دیگر، نقطهای وجود دارد که مرکزیت دارد و دور آن دایرهای ترسیم شده است.
در آینهٔ خلق نظر کردم و دیدم
عینیست عیان گشته به اخلاق حمیده
هوش مصنوعی: در آینهٔ انسانها نگاه کردم و دیدم که فضایل و ویژگیهای نیکو به وضوح در آنها نمایان است.
هر ذره که که بینی به تو خورشید نماید
آن ذره رسولیست که از غیب رسیده
هوش مصنوعی: هر ذرهای که میبینی، نور خورشید را به تو نشان میدهد و آن ذره مانند فرستادهای است که از دنیای غیب به تو آمده است.
ذوقی است در این گفتهٔ سید که چه گویم
خود خوشتر از این قول که گفته که شنیده
هوش مصنوعی: این جمله بیان میکند که در کلام سید لذتی وجود دارد و این لذت به قدری زیاد است که خود شخص نمیداند چطور باید آن را توصیف کند. او میگوید که این گفته از خود گفتهها زیباتر و دلنشینتر است.