غزل شمارهٔ ۱۴۰۹
توئی که راحت جانی و دیده را دیده
توئی که مثل جمال تو دیده نادیده
فروگرفت خیالت سواد مردم چشم
چنانکه نیست تمیز از خیال تا دیده
مرا دلیست چو آئینه روشن و صافی
نگاه کرده در آئینه و تو را دیده
ندیده دیدهٔ من در جهان به جز زویت
خوش است این نظر دیدهٔ خدا دیده
اگر چه موج محیطیم و عین دریائیم
به غیر ماست که ما را ز ما جدا دیده
به سوی مردم دیده نظر کن و بنگر
که نور دیدهٔ خود را به چشم ما دیده
هزار چشمه ز چشمم روان شود هر سو
از آنکه دیده به عین تو چشمها دیده
کسی که دیدهٔ بیگانه بین فرو بندد
هر آینه بودش دیدهٔ آشنا دیده
منم که عارف و معروف نعمت اللهم
ز لا اله گذشته بلای لا دیده
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
توئی که راحت جانی و دیده را دیده
توئی که مثل جمال تو دیده نادیده
هوش مصنوعی: تو کسی هستی که جانم را شاد میکنی و چهرهات را دیدهام؛ تو آنقدر زیبا هستی که هیچ چشمی نتوانسته مثل تو را ببیند.
فروگرفت خیالت سواد مردم چشم
چنانکه نیست تمیز از خیال تا دیده
هوش مصنوعی: خیالت چنان بر دل مردم سایه افکنده که نمیتوانند آن را از واقعیت تشخیص دهند.
مرا دلیست چو آئینه روشن و صافی
نگاه کرده در آئینه و تو را دیده
هوش مصنوعی: من دلی دارم مثل آینه، شفاف و روشن که در آن به تصویر تو نگاه کردهام و تو را دیدهام.
ندیده دیدهٔ من در جهان به جز زویت
خوش است این نظر دیدهٔ خدا دیده
هوش مصنوعی: چشمان من در دنیا جز نگاه تو خوشی دیگری نمیبیند. این نگاه خداوند نیز همینطور است.
اگر چه موج محیطیم و عین دریائیم
به غیر ماست که ما را ز ما جدا دیده
هوش مصنوعی: ما به مانند موجهایی در دریا هستیم و حقیقتاً جزئی از آنیم، اما دیگران ما را جدا از خود میدانند.
به سوی مردم دیده نظر کن و بنگر
که نور دیدهٔ خود را به چشم ما دیده
هوش مصنوعی: به سمت مردم نگاه کن و ببین که چگونه زیبایی و محبت تو در چشمان ما دیده میشود.
هزار چشمه ز چشمم روان شود هر سو
از آنکه دیده به عین تو چشمها دیده
هوش مصنوعی: هر جایی که نگاه کنم، چشمههای اشک از چشمانم جاری میشود، زیرا فقط به تو نگاه کردهام و عشق را در چشمان تو دیدهام.
کسی که دیدهٔ بیگانه بین فرو بندد
هر آینه بودش دیدهٔ آشنا دیده
هوش مصنوعی: کسی که چشمش به زیباییها و ویژگیهای دیگران باشد و خود را از آنها دور کند، در حقیقت هیچگاه نمیتواند زیباییهای خود را بشناسد و درک کند.
منم که عارف و معروف نعمت اللهم
ز لا اله گذشته بلای لا دیده
هوش مصنوعی: من همان کسی هستم که به معرفت و آگاهی دست یافتهام، و از نعمتهای الهی بهرهمند شدم. گذشته از مشکلات و دردهایی که دیدهام، به اصل وجود و حقیقت دستیافتهام.