گنجور

غزل شمارهٔ ۱۲۹۳

دردمندیم و از دوا ایمن
بینوائیم وز نوا ایمن
در خرابات خلوتی داریم
خوش نشسته در این سرا ایمن
به خدا هر که باشد او باقی
همچو ما گردد از فنا ایمن
هر که خواهی و هر که بینی بود
یار ما باشد و ز ما ایمن
قدمی نه در آ به میخانه
تا که گردی چو اولیا ایمن
باش ایمن ز خوف بیگانه
بنشین پیش آشنا ایمن
بندهٔ سید خراباتی
رند مستیم و از شما ایمن

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دردمندیم و از دوا ایمن
بینوائیم وز نوا ایمن
هوش مصنوعی: ما از درد رنج می‌بریم و از داروها بی‌خبر و ناآگاهیم، همچنین از آهنگ و موسیقی نیز بی‌خبر هستیم.
در خرابات خلوتی داریم
خوش نشسته در این سرا ایمن
هوش مصنوعی: در مکانی که به دور از شلوغی و جنجال است، به آرامش نشسته‌ایم و در این فضا احساس امنیت می‌کنیم.
به خدا هر که باشد او باقی
همچو ما گردد از فنا ایمن
هوش مصنوعی: به خدا قسم، هر کسی که باشد او نیز مانند ما از فنا و زوال بی‌نیاز خواهد شد.
هر که خواهی و هر که بینی بود
یار ما باشد و ز ما ایمن
هوش مصنوعی: هر کسی که بخواهی و هر کسی که ببینی، می‌تواند دوست ما باشد و از ما در امان است.
قدمی نه در آ به میخانه
تا که گردی چو اولیا ایمن
هوش مصنوعی: اگر قدمی به سمت میخانه بگذاری، باید مراقب باشی که همچون اولیا در امان بمانی.
باش ایمن ز خوف بیگانه
بنشین پیش آشنا ایمن
هوش مصنوعی: در محیطی امن و آرام باش و کنار دوستان و آشنایان خود بنشین تا از نگرانی و ترس بیگانگان در امان بمانی.
بندهٔ سید خراباتی
رند مستیم و از شما ایمن
هوش مصنوعی: من بندهٔ شخصی هستم که در دنیای میگساری و بی‌خیالی زندگی می‌کند و در حال حاضر احساس امنیت و آسایش دارم.