گنجور

غزل شمارهٔ ۱۲۹۲

در صحبت ما همه صفاین
ما را همه ذوق از خداین
تا روز صفا و ذوق مستی است
کامشب یاران حریف ماین
رندان مستند و لاابالی
مستانه سرود می سراین
در عالم معنی عین عشقیم
هر چند که صورتاً جداین
با دُردی درد عشق صافیم
رندان همه ایمن از دواین
مطرب سخنم چو خوش سراید
در پاش سران همه سراین
گوئی عشقش بلای جان است
می کش دایم که خوش بلاین
مستیم و خراب در خرابات
رندی که میش اوی کجاین
شاهان جهان به دولت عشق
در مجلس سیدم گداین

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در صحبت ما همه صفاین
ما را همه ذوق از خداین
هوش مصنوعی: در گفتگوهای ما، همه چیز به لطف خدا فراهم شده و ما همه از این خوشنودی و شوق برخورداریم.
تا روز صفا و ذوق مستی است
کامشب یاران حریف ماین
هوش مصنوعی: تا زمانی که حال خوش و سرخوشی وجود دارد، امشب دوستان همراه و همدل ما هستن.
رندان مستند و لاابالی
مستانه سرود می سراین
هوش مصنوعی: شراب‌نوشان بی‌خیال و سرمست به شادی و نشئگی آواز می‌خوانند و شعر می‌سرایند.
در عالم معنی عین عشقیم
هر چند که صورتاً جداین
هوش مصنوعی: ما در حقیقت و معنای عشق یکی هستیم، هرچند که در ظاهر از هم جدا به نظر می‌رسیم.
با دُردی درد عشق صافیم
رندان همه ایمن از دواین
هوش مصنوعی: ما رندان با درد عشق، به یکدیگر کمک می‌کنیم و در کنار هم از هرگونه آسیب و خطر به دوریم.
مطرب سخنم چو خوش سراید
در پاش سران همه سراین
هوش مصنوعی: وقتی خوش‌ترانه صحبت کنم، همه سران در پایم خواهند رقصید.
گوئی عشقش بلای جان است
می کش دایم که خوش بلاین
هوش مصنوعی: انگار عشق او عذاب جانم شده و او همواره مرا به کام مرگ می‌کشاند تا از این خوشی بسوزم.
مستیم و خراب در خرابات
رندی که میش اوی کجاین
هوش مصنوعی: ما در حال و هوای مستی و سرخوشی هستیم و در مکانی که رندانی در آنجا جمعند، سرگردانیم و نمی‌دانیم کجا برویم.
شاهان جهان به دولت عشق
در مجلس سیدم گداین
هوش مصنوعی: پادشاهان دنیا با ارزش عشق در محفل من به خاکساری می‌نشینند.