غزل شمارهٔ ۱۲۷۸
جام گیتی نما ز ما بستان
ساغر پر ز ما بیا بستان
دُردی درد دل دوا باشد
دردمندی خوشی دوا بستان
گر بلائی دهد خدا دریاب
بخشش حضرت خدا بستان
چون رسیدی در این سرابستان
هم مرادی از این سرا بستان
بر سر آب چشم ما بنشین
آبروئی ز چشم ما بستان
گر به بستان گذر کنی نفسی
همچو بلبل ز گل نوا بستان
نعمت الله مجو ز بیگانه
هر چه خواهی ز آشنا بستان
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
جام گیتی نما ز ما بستان
ساغر پر ز ما بیا بستان
هوش مصنوعی: جام هستی را از ما بگیر و لیوانی پر از حسن و عشق به ما بده. بیا و زیباییها را از ما بگیر.
دُردی درد دل دوا باشد
دردمندی خوشی دوا بستان
هوش مصنوعی: اگر کسی دردی از دل خود را با دیگران در میان بگذارد، این گفتوگو میتواند به تسکین آن درد کمک کند. همچنین، کسی که در زندگی شادابی و خوشی دارد، باید از آن لذت ببرد و آن را حفظ کند.
گر بلائی دهد خدا دریاب
بخشش حضرت خدا بستان
هوش مصنوعی: اگر خداوند مصیبت یا بلایی به تو بدهد، پس با تکیه بر رحمت و بخشش او، امید داشته باش که از آن نعمت هم بهرهمند خواهی شد.
چون رسیدی در این سرابستان
هم مرادی از این سرا بستان
هوش مصنوعی: زمانی که به این سرابستان رسیدی، در اینجا هم امیدی از این مکان پیدا کن.
بر سر آب چشم ما بنشین
آبروئی ز چشم ما بستان
هوش مصنوعی: بر روی آب، اشک من را ببین و از آن، آبرویی برای خود بگیر.
گر به بستان گذر کنی نفسی
همچو بلبل ز گل نوا بستان
هوش مصنوعی: اگر از باغی عبور کنی، لحظهای مانند بلبل بخوان و از گلها لذت ببر.
نعمت الله مجو ز بیگانه
هر چه خواهی ز آشنا بستان
هوش مصنوعی: هر چیزی را که میخواهی از دوستان و آشنایان بگیر، نه از بیگانگان و دورافتادگان.