گنجور

قصیدهٔ شمارهٔ ۲۸

نقش رویش خیال تا بسته
این چنین کس خیال نابسته
جلوه داده جمال معنی را
صورتی در خیال ما بسته
رو نموده ربوده دل از ما
زلف بگشوده و قبا بسته
آفتابی که دیده بسته نقاب
یا که مه برقع از حیا بسته
بند روبند بسته و عشقش
عقل را دست بر قفا بسته
در میانست وخلق از او به کنار
نور چشم است و دیده ها بسته
هندوی زلف او به عیّاری
چین گرفته ره خطا بسته
جای خود کرده در سراچهٔ چشم
پرده بر دیده از هوا بسته
آمده مست و جام می بردست
های هوئی درین سرا بسته
به خدا عهد بسته ام به خدا
نشکنم عهد با خدا بسته
ساقیا در مبند و بگشا در
نبود در بر آشنا بسته
این کرم بین که پادشه کمری
بر میان من گدا بسته
عشق او بسته هر کسی به کسی
نعمت الله به عشق وابسته

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نقش رویش خیال تا بسته
این چنین کس خیال نابسته
هوش مصنوعی: چهره‌اش به قدری زیبا و دل‌انگیز است که حتی خیال آن نیز نمی‌تواند به صورت کامل و روشن در ذهن جا بگیرد.
جلوه داده جمال معنی را
صورتی در خیال ما بسته
هوش مصنوعی: زیبایی و معنا در ذهن ما به شکلی خاص تجلی یافته و تصویر خاصی از آن ایجاد کرده است.
رو نموده ربوده دل از ما
زلف بگشوده و قبا بسته
هوش مصنوعی: او با ناز و زیبایی خود دل ما را ربوده است، موهایش را آزاد کرده و لباس زیبا بر تن کرده است.
آفتابی که دیده بسته نقاب
یا که مه برقع از حیا بسته
هوش مصنوعی: خورشیدی که چشمانش را پوشانده یا ماهی که به خاطر حیا خود را پنهان کرده است.
بند روبند بسته و عشقش
عقل را دست بر قفا بسته
هوش مصنوعی: عشق چنان قدرتی دارد که عقل را از کار می‌اندازد و انسان را به نوعی وابستگی و محدودیت می‌کشاند.
در میانست وخلق از او به کنار
نور چشم است و دیده ها بسته
هوش مصنوعی: در اینجا به تصویری اشاره شده که نشان دهنده حضور و تأثیر یک حقیقت یا حقیقتی بزرگ در میان مردم است، در حالی که مردم به آن توجهی ندارند و از آن غافل هستند. این حقیقت مانند نوری در زندگی انسان‌هاست، اما چشمان آن‌ها بسته است و قادر به دیدن آن نیستند.
هندوی زلف او به عیّاری
چین گرفته ره خطا بسته
هوش مصنوعی: موهای زیبای او مانند یک هنرپیشه با فریبندگی خاصی آراسته شده و راه اشتباهی را انتخاب کرده است.
جای خود کرده در سراچهٔ چشم
پرده بر دیده از هوا بسته
هوش مصنوعی: در گوشهٔ چشم، پرده‌ای به خاطر جایی که در آن زندگی می‌کند، بر روی دیده‌ام قرار گرفته است.
آمده مست و جام می بردست
های هوئی درین سرا بسته
هوش مصنوعی: شخصی مست و شاداب وارد شده و در دستش جامی از شراب است. در این مکان، سر و صدا و هیاهویی برپاست.
به خدا عهد بسته ام به خدا
نشکنم عهد با خدا بسته
هوش مصنوعی: به خدا قسم خورده‌ام که به عهد و پیمان خود با او وفادار بمانم و این عهد را زیر پا نگذارم.
ساقیا در مبند و بگشا در
نبود در بر آشنا بسته
هوش مصنوعی: ای ساقی، در را ببند و در زمانی که دوست نزدیک من نیست، در را باز کن.
این کرم بین که پادشه کمری
بر میان من گدا بسته
هوش مصنوعی: این کرم (شخصی با مقام و اعتبار) را ببین که چطور بر کمرم، مثل یک گدا، دلبستگی و وابستگی دارد.
عشق او بسته هر کسی به کسی
نعمت الله به عشق وابسته
هوش مصنوعی: عشق او باعث شده که هرکس به دیگری ارتباط و وابستگی داشته باشد. نعمت‌های الهی نیز به عشق مرتبط هستند.