گنجور

قصیدهٔ شمارهٔ ۲۰

دُرد دردش خورده ام تا صاف درمان یافتم
دل ز جان برداشتم تا وصل جانان یافتم
کار جمعی شد پریشان در هوای زلف او
گرچه من جمعیت از زلف پریشان یافتم
عارفانه آمدم از غیب و در غیبُ الغیوب
جمع و تفصیل وجود خویشتن زان یافتم
روح اعظم عقل او در درهٔ بیضا بود
آدم معنی و هم لوح قضا زان یافتم
مبدأ از غیر سبب مُبدع به قدرت آفرید
جملهٔ ام الکتاب از لوحش آسان یافتم
بعد از آن در مکتبُ الباعث از لوح قدر
جمع فرقان خواندم و تفصیل قرآن یافتم
عقل کل و نفس کلیه به هم آمیختند
آدم و حوا و ذریات ایشان یافتم
طبع من چون با طبیعت بعد ایشان میل کرد
کارساز این و آن در مجلس جان یافتم
اسم ِ الباطن طبیعت را نگه دارد مدام
لاجرم در جمله عالم یار یاران یافتم
برق منشور هیولا نقش بستم در خیال
آن محل در صورت زیبای خوبان یافتم
اسم ِ الاخر در او مستور و او مستور از او
یافتم عنقا ولی از خلق پنهان یافتم
عنبر و کافور با هم ساخته جسم خوشی
اسم الظاهر در او با چار ارکان یافتم
آن حکیم این جسم را شکلی مدور داده است
هر کجا شکلی بود شکلش به اینسان یافتم
باز دیدم حقه ای مانند گوئی زرنگار
روز و شب در گرد همچون چرخ گردان یافتم
نقطه و پرگار دیدم در سماع عارفان
در میان استاده شیخ و خرقه رقصان یافتم
بی ستاره یک فلک دیدم که اطلس خوانده ام
حاکمش اسم محیط است و بفرمان یافتم
یک فلک دیدم مرصع در نشیب او بر او
یکهزار و بیست و دو کوکب درخشان یافتم
المحیط این عرش را بر فرق اشیاء داشته
هر چه هست از جزو و کل در تحت اوزان یافتم
مقتدر بر وی نشسته آن منازل یافته
هم به مغرب هم به مشرق او خرامان یافتم
هفت بابا چار مادر با سه فرزند عزیز
در کنار دایگان شادان و خندان یافتم
چرخ کیوان مسکن خاص خلیل الله بود
رب تجلی کرده نور او به کیوان یافتم
بر جبین مشتری بنوشته اسم العلیم
در سرا بستان او موسی بن عمران یافتم
بر فراز مسند بهرام هارون دیده ام
اسم القاهر بخواندم قهر خاقان یافتم
هست ادریس نبی بر چرخ چارم معتکف
از جمال آستانش نور سبحان یافتم
یوسف مصری به دست زهره افتاده خوشی
از مصور صورتی در ملک کنعان یافتم
اسم المحصی ز دیوان عطارد خوانده ام
عیسی مریم در آنجا میر دیوان یافتم
نور عالم دیده ام در آسمان این جهان
روشن از اسم مبین چون ماه تابان یافتم
الشکور از کرسی حق خوانده ام بی اشتباه
ارض جنت دیدم و انعام و احسان یافتم
اسم القابض ز آتش جوی و محیی از هوا
تا بیابی همچو من زیرا کز ایشان یافتم
حی بجو از آب و باز آ زخاک اسمُ الممیت
شش جهات این سرا از چار ارکان یافتم
در معادن خوش تجلی کرده اسم العزیز
عزت هر خواجه ای از آن عزیزان یافتم
اسم الرّزاق اگر خواهی طلب کن از نبات
المذل در شأن مسکینان حیوان یافتم
جنیان را یافتم نازک ز اسم اللطیف
بشنو از من این لطیفه کز لطیفان یافتم
القوی داده ملایک را وجود از جود خود
از حضور این کریمان روح و ریحان یافتم
روشنست آئینهٔ گیتی نما در چشم ما
اسم جامع صورت آن عین انسان یافتم
گرد عالم گشتم و کردم تفرج سر بسر
رنج اگر بردم بسی گنج فراوان یافتم
از نبی و از ولی تا جان من دل زنده شد
مَحرم آن حضرتم اسرار سلطان یافتم
باز از غربت به شهر خویشتن گشتم روان
شهر خود را دیدم و نه این و نه آن یافتم
یادگار نعمت الله است نیکو یاددار
زانکه من این مرتبه نیکو ز نیکان یافتم
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۹: عیسی گردون نشین تابع تو در ازلقصیدهٔ شمارهٔ ۲۱ (مهدی نامه): آینده از پیش نوشته نشده و امروزیان فردا را می‌سازند. دوستانی که به امید آگاهی از آنچه در آینده روی می‌دهد اینجا آمده‌اند از اینجا دست خالی باز می‌گردند. این که شنیده‌های ما حاکی از نام برده شدن اشخاص و دوره‌های تاریخی در یک متن باشد و آن را در عصر انفجار اطلاعات و دسترسی آزادانه به همهٔ اسناد و مدارک هیچ کجا نیابیم باید ما را متقاعد کند که شنیده‌های ما نادرست است. منطقاً هم حتی به فرض وجود و درستی چنین پیش‌بینی‌هایی نمی‌بایست مخفی کردن این اسامی خللی در درستی این پیشگویی‌ها ایجاد کند و مانع تحقق آنها شود. گنجور یک وبگاه ادبی است و ملاک انتشار متون در آن متن کتابهای چاپ شده است. همانطور که از حاشیه‌های این شعر درمی‌یابید طی سالهای گذشته در بین صدها مدعی تحریف و نقص این شعر در حاشیه‌ها یکی نبوده که متن ادعایی اصیل و تحریف نشده را با ذکر منبع و نشانی و نحوه دسترسی به آن نقل کرده باشد یا در وبگاه‌های شخصی و شبکه‌های اجتماعی دیگر آنها را منتشر کرده باشد. آنچه در حاشیه‌های این شعر می‌بینید عموماً ابیات سروده شدهٔ دوستانی است که خرافه‌پرستی پیرامون آن را به ریشخند گرفته‌اند و اگر هم در برساخته‌های قرون بعدی برای این شعر اشاراتی به دوره‌های بعد از عصر زندگانی شاعر می‌بینیم نشانهٔ جعلی بودن آنها آن است که محدودهٔ توانایی پیشگویی شاعر در آنها گذشتهٔ شناخته شدهٔ تاریخی ماست و اسامی و دوره‌های تاریخی بعد از ما در این جعلیات غایبند. متن اصیل این سرودهٔ این صوفی بزرگ به نظر می‌رسد ترکیبی از پیشگویی‌های متون پیشین در دسترس شاعر (داستان آخرالزمانی ظهور حضرت مهدی (ع)) با پیشبینی‌های متناسب با دورهٔ زندگی او باشد و اگر آنها را واقعاً ملهم از دریافت‌ها و القائات ذهنی او بدانیم اشارات او نشان می‌دهد که انتظار وقوع آنها را در زمانی نزدیک به عصر خویش (حدود هفت قرن پیش) داشته است. به جای جستجوی اتفاقات آینده در متون گذشتگان، امروز تلاش کنیم و آیندهٔ خودمان را خودمان رقم بزنیم و بسازیم.

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دُرد دردش خورده ام تا صاف درمان یافتم
دل ز جان برداشتم تا وصل جانان یافتم
هوش مصنوعی: من از شدت رنج و درد، به جایی رسیدم که درمان را پیدا کردم. از جان خود دست کشیدم تا به وصال معشوق دست یافتم.
کار جمعی شد پریشان در هوای زلف او
گرچه من جمعیت از زلف پریشان یافتم
هوش مصنوعی: در اثر هوای زلف او، کارهای جمعی به هم ریخته و آشفته شده است، هرچند من خودم با زلف او به نوعی پریشانی رسیده‌ام.
عارفانه آمدم از غیب و در غیبُ الغیوب
جمع و تفصیل وجود خویشتن زان یافتم
هوش مصنوعی: با حالت عارفانه و از عالم غیب آمده‌ام و در دنیای پنهان‌های وجود، به بررسی و تحلیل وجود خود پرداختم و از آنجا آگاهی پیدا کردم.
روح اعظم عقل او در درهٔ بیضا بود
آدم معنی و هم لوح قضا زان یافتم
هوش مصنوعی: عقل بزرگ او در درهٔ بیضا وجود داشت و آدم به عنوان نماد معنا و همچنین لوح سرنوشت از آنجا به دست آمد.
مبدأ از غیر سبب مُبدع به قدرت آفرید
جملهٔ ام الکتاب از لوحش آسان یافتم
هوش مصنوعی: خداوند با قدرت خود، بدون هیچ واسطه‌ای، همه چیز را آفرید و من توانستم به سادگی به اصل و محتوای کتاب خدا دست پیدا کنم.
بعد از آن در مکتبُ الباعث از لوح قدر
جمع فرقان خواندم و تفصیل قرآن یافتم
هوش مصنوعی: بعد از آن در مکتب بوجود آورنده، از لوح تقدیر آیات قرآن را خواندم و تفصیل آن را فهمیدم.
عقل کل و نفس کلیه به هم آمیختند
آدم و حوا و ذریات ایشان یافتم
هوش مصنوعی: عقل جامع و روح جهانی با هم ترکیب شدند و از این ترکیب، آدم و حوا و نسل‌های آن‌ها به وجود آمدند.
طبع من چون با طبیعت بعد ایشان میل کرد
کارساز این و آن در مجلس جان یافتم
هوش مصنوعی: روح و طبیعت من زمانی به سمت آنها گرایش پیدا کرد که توانستم در جمعی وجود داشته باشم که به من زندگی و نشاط بخشیدند.
اسم ِ الباطن طبیعت را نگه دارد مدام
لاجرم در جمله عالم یار یاران یافتم
هوش مصنوعی: نام باطن طبیعت را همیشه در ذهن نگه می‌دارد و به همین دلیل در کل جهان، دوستان و یاران خود را پیدا کرده‌ام.
برق منشور هیولا نقش بستم در خیال
آن محل در صورت زیبای خوبان یافتم
هوش مصنوعی: در تخیل خود، تصویری از زیبایی‌هایی را که در آن مکان خاص وجود دارد، خلق کردم. این تصویر به مانند نوری است که از منشور می‌تابد و زیبایی را در چهره خوبان نمایان می‌کند.
اسم ِ الاخر در او مستور و او مستور از او
یافتم عنقا ولی از خلق پنهان یافتم
هوش مصنوعی: نام آخرین حقیقت در او نهفته است و او از آن حقیقت پنهان است. من پرنده افسانه‌ای را یافتم، اما آن را از مردم پنهان یافتم.
عنبر و کافور با هم ساخته جسم خوشی
اسم الظاهر در او با چار ارکان یافتم
هوش مصنوعی: بوی خوش عطر و کافور باعث شده که جسمی پر از خوشی و سرحالی به وجود بیاید و من در آن، نشانه‌های طبیعی و چهار عنصر را پیدا کرده‌ام.
آن حکیم این جسم را شکلی مدور داده است
هر کجا شکلی بود شکلش به اینسان یافتم
هوش مصنوعی: حکیم، این بدن را به شکل گرد ساخته است و هر جا که شکلی وجود دارد، آن را به همین صورت یافته‌ام.
باز دیدم حقه ای مانند گوئی زرنگار
روز و شب در گرد همچون چرخ گردان یافتم
هوش مصنوعی: باز یک حقه‌ای را دیدم که مانند نقوش زری را در روز و شب می‌سازد و در میان گرد و غبار مثل چرخ‌های گردان حرکت می‌کند.
نقطه و پرگار دیدم در سماع عارفان
در میان استاده شیخ و خرقه رقصان یافتم
هوش مصنوعی: در حال وحی و حالتی عارفانه، تصویری از نقطه و پرگار دیدم که نشان‌دهنده هماهنگی و ترتیب است. در این حالت، پیر و شیخی را دیدم که در لباس معنوی خود به رقص و حال افتاده بود.
بی ستاره یک فلک دیدم که اطلس خوانده ام
حاکمش اسم محیط است و بفرمان یافتم
هوش مصنوعی: در یک آسمان بدون ستاره، به یک دنیای بی‌نور و تاریک برخوردم که آن را "اطلس" می‌نامند. در آنجا حاکم این فضا را به نام "محیط" شناختند و من در زیر فرمان او قرار گرفتم.
یک فلک دیدم مرصع در نشیب او بر او
یکهزار و بیست و دو کوکب درخشان یافتم
هوش مصنوعی: در آسمان، دنیایی زیبا و پرزرق و برق را دیدم که در پایین آن، هزار و بیست و دو ستاره درخشان وجود داشت.
المحیط این عرش را بر فرق اشیاء داشته
هر چه هست از جزو و کل در تحت اوزان یافتم
هوش مصنوعی: بندگی در این دنیا باعث شده که هر چیزی را در مقیاس و اندازه‌اش بشناسم و دریابم که همه چیز، چه کوچک و چه بزرگ، تحت تأثیر نیروهای بزرگ‌تر قرار دارد.
مقتدر بر وی نشسته آن منازل یافته
هم به مغرب هم به مشرق او خرامان یافتم
هوش مصنوعی: کسی که بر او تسلط دارد، در تمامی جاها و موقعیت‌ها، هم در غرب و هم در شرق، او را با نشاط و در حال حرکت دیدم.
هفت بابا چار مادر با سه فرزند عزیز
در کنار دایگان شادان و خندان یافتم
هوش مصنوعی: هفت پدر و چهار مادر با سه فرزند دوست‌داشتنی را در کنار عمه‌های شاد و خندان پیدا کردم.
چرخ کیوان مسکن خاص خلیل الله بود
رب تجلی کرده نور او به کیوان یافتم
هوش مصنوعی: چرخ کیوان، محل زندگی خاص خلیل الله بود و من نور او را که در رب تجلی کرده بود، در کیوان پیدا کردم.
بر جبین مشتری بنوشته اسم العلیم
در سرا بستان او موسی بن عمران یافتم
هوش مصنوعی: بر پیشانی سیاره مشتری نام "عالم" نوشته شده است و در باغ او، موسی بن عمران را یافته‌ام.
بر فراز مسند بهرام هارون دیده ام
اسم القاهر بخواندم قهر خاقان یافتم
هوش مصنوعی: بر روی تخت سلطنت بهرام، هارون را دیدم و نام القاهر را خواندم. در این حال، پی بردم که برتری و قدرت خاقان را مشاهده کرده‌ام.
هست ادریس نبی بر چرخ چارم معتکف
از جمال آستانش نور سبحان یافتم
هوش مصنوعی: ادریس پیامبر در آسمان چهارم مشغول عبادت است و من از زیبایی درگاه او نوری الهی پیدا کرده‌ام.
یوسف مصری به دست زهره افتاده خوشی
از مصور صورتی در ملک کنعان یافتم
هوش مصنوعی: یوسف مصری در دستان زهره قرار گرفته است و من از خوشی و زیبایی چهره‌اش در سرزمین کنعان لذت می‌برم.
اسم المحصی ز دیوان عطارد خوانده ام
عیسی مریم در آنجا میر دیوان یافتم
هوش مصنوعی: در دیوان عطارد، نام محصّی را خوانده‌ام و در آن جا عیسی مریم را دیدم که آنجا دیوانی را پیدا کردم.
نور عالم دیده ام در آسمان این جهان
روشن از اسم مبین چون ماه تابان یافتم
هوش مصنوعی: در آسمان این جهان، روشنی‌ای را می‌بینم که به واسطه اسم روشن و آشکار، مانند ماه درخشان به نظر می‌رسد.
الشکور از کرسی حق خوانده ام بی اشتباه
ارض جنت دیدم و انعام و احسان یافتم
هوش مصنوعی: از مقام حق فهمیدم که شکرگزاری نشان از حکمت و پاداش است. در زمین بهشت را مشاهده کردم و نعمت‌ها و لطف‌های فراوانی را دریافت نمودم.
اسم القابض ز آتش جوی و محیی از هوا
تا بیابی همچو من زیرا کز ایشان یافتم
هوش مصنوعی: اگر در پی ویژگی‌های آتشین و زنده‌بودن هستی، به خاطر داشته باش که من نیز از آن‌ها بهره‌مند شده‌ام.
حی بجو از آب و باز آ زخاک اسمُ الممیت
شش جهات این سرا از چار ارکان یافتم
هوش مصنوعی: حیوان را از آب بگیر و از خاک دوباره به زندگی برگردان. اسم مرگ را در شش سمت این دنیا از چهار رکن پیدا کردم.
در معادن خوش تجلی کرده اسم العزیز
عزت هر خواجه ای از آن عزیزان یافتم
هوش مصنوعی: در دل معادن، زیبایی و شکوه نام "عزیز" درخشیده است و من از آن عزیزان، برای هر شخص محترم، ارج و منزلتی یافتم.
اسم الرّزاق اگر خواهی طلب کن از نبات
المذل در شأن مسکینان حیوان یافتم
هوش مصنوعی: اگر به دنبال روزی‌دهنده واقعی هستی، از گیاهانی که در زمین می‌رویند و در آستانه ذلت قرار دارند، بخواه. من در زندگی فقیران و ناتوانان، نشانه‌هایی از حیات و روزی پیدا کرده‌ام.
جنیان را یافتم نازک ز اسم اللطیف
بشنو از من این لطیفه کز لطیفان یافتم
هوش مصنوعی: من به جنیان برخورد کردم که لطافت نام «اللطیف» را داشتند. حالا از من بشنو این نکته‌ی جالب را که من از لطیفان به دست آورده‌ام.
القوی داده ملایک را وجود از جود خود
از حضور این کریمان روح و ریحان یافتم
هوش مصنوعی: قوت و توانایی را خداوند به فرشتگان عطا کرده و این نعمت از بخشش او نشأت گرفته است. از این جود و بخشش، من روح و زیبایی را پیدا کرده‌ام.
روشنست آئینهٔ گیتی نما در چشم ما
اسم جامع صورت آن عین انسان یافتم
هوش مصنوعی: عالم به گونه‌ای است که در آینه آن، واقعیت‌ها برای ما نمایان می‌شوند. در درون خودم توانستم نام و نشان کامل وجود انسان را پیدا کنم.
گرد عالم گشتم و کردم تفرج سر بسر
رنج اگر بردم بسی گنج فراوان یافتم
هوش مصنوعی: به دور دنیا سفر کردم و هر جا که رفتم، با وجود تمام سختی‌ها و زحماتی که کشیدم، به گنجینه‌های زیادی دست یافتم.
از نبی و از ولی تا جان من دل زنده شد
مَحرم آن حضرتم اسرار سلطان یافتم
هوش مصنوعی: با ارتباط با پیامبران و اولیا، جان من جانی تازه یافت و به رازهای بزرگ و پنهان پروردگار نزدیک شدم.
باز از غربت به شهر خویشتن گشتم روان
شهر خود را دیدم و نه این و نه آن یافتم
هوش مصنوعی: من دوباره از غربت به دیار خودم برگشتم و در شهر خودم گشتم، اما نه اینجا چیزی پیدا کردم و نه آنجا.
یادگار نعمت الله است نیکو یاددار
زانکه من این مرتبه نیکو ز نیکان یافتم
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که آنچه از نعمت الله به یادگار مانده، یادآوری خوبی است. چون من این مقام خوب را از نیکان به دست آورده‌ام.

حاشیه ها

1398/09/29 18:11
حسین مرادی

کدام تحریف شده ؟