قصیدهٔ شمارهٔ ۱۲
رند مستی که گرد ما گردد
گر گدائیست پادشا گردد
هرکه با جام می بود همدم
کی ز همدم دمی جدا گردد
خوش امینی بود که همچون ما
محرم راز کبریا گردد
به یقین هر که خویش بشناسد
عارف حضرت خدا گردد
بی شکی جز یکی نخواهد دید
دیده گر گرد دو سرا گردد
هر که با ما نشست در دریا
واقف از حال و ذوق ما گردد
بار اغیار بارها بکشد
از در یار هر که وا گردد
دُرد دردش بنوش و خوش می باش
که تو را درد دل دوا گردد
بر در او کسی که یابد بار
بر در غیر او کجا گرد
لذت ما به ذوق دریابد
هر که در عشق مبتلا گردد
آنکه بینا بود عصا چه کند
کور باشد که با عصا گردد
هر که گردد به گرد میخانه
بگذارش مدام تا گردد
عشق باقی و ما به او باقی
کی بقائی چنین فنا گردد
شود از غیر عشق بیگانه
آنکه با عشق آشنا گردد
هر که را سیدش بود خواجه
بندهٔ دیگری چرا گردد
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
رند مستی که گرد ما گردد
گر گدائیست پادشا گردد
هوش مصنوعی: اگر فردی بیخود و سرمست در جمع ما باشد و حتی اگر از قشری پایینتر مانند گدا هم باشد، در کنار ما به مقام پادشاهی میرسد.
هرکه با جام می بود همدم
کی ز همدم دمی جدا گردد
هوش مصنوعی: هر کسی که با شراب و خوشی همراه باشد، هیچگاه از همراهی خود جدا نخواهد شد.
خوش امینی بود که همچون ما
محرم راز کبریا گردد
هوش مصنوعی: خوشا به حال کسی که مانند ما بتواند به اسرار بزرگ عالم پی ببرد و آنها را درک کند.
به یقین هر که خویش بشناسد
عارف حضرت خدا گردد
هوش مصنوعی: هر کس که خود را بشناسد و به عمق وجود خود پی ببرد، به درک و شناخت خداوند نزدیکتر خواهد شد.
بی شکی جز یکی نخواهد دید
دیده گر گرد دو سرا گردد
هوش مصنوعی: بدون شک کسی جز یک نفر نخواهد دید، اگر چشمی به هر دو جهان بیافتد.
هر که با ما نشست در دریا
واقف از حال و ذوق ما گردد
هوش مصنوعی: هر کسی که با ما بنشیند و در کنار ما باشد، از احساسات و حالات ما آگاه میشود.
بار اغیار بارها بکشد
از در یار هر که وا گردد
هوش مصنوعی: هر کسی که از در دوست خود دور شود، به زحمت و بار مشکلات دیگران دچار خواهد شد.
دُرد دردش بنوش و خوش می باش
که تو را درد دل دوا گردد
هوش مصنوعی: درد را تحمل کن و شاد باش، زیرا با این حال دلخواهی برایت پیدا خواهد شد که بر دردهای تو غلبه کند.
بر در او کسی که یابد بار
بر در غیر او کجا گرد
هوش مصنوعی: هر کسی که به درگاه او برسد، بار و مسئولیتش را نزد او با خود میبرد، اما در درگاه غیر او هیچکس نمیتواند بار خود را همراه داشته باشد.
لذت ما به ذوق دریابد
هر که در عشق مبتلا گردد
هوش مصنوعی: لذتی که ما تجربه میکنیم، تنها برای کسانی است که به عشق دچار شدهاند و توانستهاند از آن لذت ببرند.
آنکه بینا بود عصا چه کند
کور باشد که با عصا گردد
هوش مصنوعی: کسی که بیناست، نیازی به عصا ندارد. اما فردی که نابیناست ممکن است با کمک عصا به راهش ادامه دهد.
هر که گردد به گرد میخانه
بگذارش مدام تا گردد
هوش مصنوعی: هر کسی که به دور میخانه بچرخد و در آنجا باقی بماند، به تدریج دچار تغییر و تحول خواهد شد.
عشق باقی و ما به او باقی
کی بقائی چنین فنا گردد
هوش مصنوعی: عشق پایدار است و ما نیز در کنار آن پایدار خواهیم بود. آیا ممکن است که چنین عشق و دوستی محو و نابود شود؟
شود از غیر عشق بیگانه
آنکه با عشق آشنا گردد
هوش مصنوعی: کسی که با عشق آشنا شود، دیگر نمیتواند از چیزهای غیرعاشقانه دور بماند و بیگانه شود.
هر که را سیدش بود خواجه
بندهٔ دیگری چرا گردد
هوش مصنوعی: هر کسی که یک سرپرست معتبر دارد، چرا باید بنده و زیر دست شخص دیگری شود؟