قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰
دل چو سلطان ملک جان گردد
پادشاه همه جهان گردد
چون ز چونی رسد به بی چونی
مالک ملک لامکان گردد
دل ز صورت چو رو به معنی کرد
بی نشانش همه نشان گردد
گرد بر گرد نقطهٔ وحدت
همچو پرگار خط کشان گردد
اول خویش را چو بشناسد
مهدی آخر الزمان گرد
چون طلسمش شکسته شد به درست
گنج پنهان بر او عیان گردد
نقد دل قلب از آنش می خوانند
که ملقب به این و آن گردد
گاه باشد مجاور کعبه
گاه مست در مغان گردد
عرش اعظم دل است و آن دل ماست
به دلیل این سخن بیان گردد
هر که شد غرقه اندر این دریا
قطره اش بحر بیکران گردد
چون ز هستی خود شود فانی
باقی ملک جاودان گردد
هر که دل را شناخت در دو جهان
فارغ از سود و از زیان گردد
لیس فی الدار غیرهُ دیّار
این چنین کن اگر چنان گردد
سخن دل ز گفتهٔ سید
مونس جان عاشقان گردد
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دل چو سلطان ملک جان گردد
پادشاه همه جهان گردد
هوش مصنوعی: وقتی دل مانند یک سلطان شود و ریاست جان را در دست بگیرد، آنگاه تمامی جهان تحت فرمان او قرار میگیرد.
چون ز چونی رسد به بی چونی
مالک ملک لامکان گردد
هوش مصنوعی: وقتی که از حالت و ویژگیهای مادی و دنیوی رها شوی و به بیهویت و بیهویتی دست یابی، در آن صورت به مقام والای مالکیت بر عالم بینهایت و نامتناهی خواهی رسید.
دل ز صورت چو رو به معنی کرد
بی نشانش همه نشان گردد
هوش مصنوعی: وقتی دل از ظواهر و ظاهر گرایی دور میشود و به عمق معانی و حقیقتها مینگرد، آنگاه هر چیزی که بینشانه به نظر میرسد، برایش روشن و ملموس خواهد شد.
گرد بر گرد نقطهٔ وحدت
همچو پرگار خط کشان گردد
هوش مصنوعی: در اطراف نقطهٔ مرکزی، همچون پرگار، خطی همیشه وجود دارد که به دور آن میچرخد.
اول خویش را چو بشناسد
مهدی آخر الزمان گرد
هوش مصنوعی: اگر انسان ابتدا خود را بشناسد و به حقیقت وجودیاش پی ببرد، در پایان زمان به مهدی و راهنمایی او دست خواهد یافت.
چون طلسمش شکسته شد به درست
گنج پنهان بر او عیان گردد
هوش مصنوعی: وقتی که راز و رمز آن چیز برطرف شد، گنج پنهانی به روشنی آشکار خواهد شد.
نقد دل قلب از آنش می خوانند
که ملقب به این و آن گردد
هوش مصنوعی: دل و احساسات را به خاطر زیباییهایشان ستایش میکنند تا مورد توجه و تحسین دیگران قرار گیرند.
گاه باشد مجاور کعبه
گاه مست در مغان گردد
هوش مصنوعی: گاهی انسان در نزدیکی کعبه و مکانهای مقدس قرار میگیرد، و گاهی نیز در حال مستی و لذتجویی در مکانهای دیگر به سر میبرد.
عرش اعظم دل است و آن دل ماست
به دلیل این سخن بیان گردد
هوش مصنوعی: بالایترین مقام و جایگاه وجود، دل انسان است و این دل متعلق به ماست که این سخن را روشن میسازد.
هر که شد غرقه اندر این دریا
قطره اش بحر بیکران گردد
هوش مصنوعی: کسی که در این دریا غرق شود، قطرهاش به دریا بیپایان تبدیل میشود.
چون ز هستی خود شود فانی
باقی ملک جاودان گردد
هوش مصنوعی: وقتی انسان از وجود خود فارغ شود و از آن عبور کند، باقیماندهی ملک به ابدیت دستیابی پیدا میکند.
هر که دل را شناخت در دو جهان
فارغ از سود و از زیان گردد
هوش مصنوعی: هر کسی که به درک عمیق از دل و احساسات خود برسد، در زندگی دو دنیا دیگر نگرانی از نفع و ضرر نخواهد داشت و از این مسائل رها میشود.
لیس فی الدار غیرهُ دیّار
این چنین کن اگر چنان گردد
هوش مصنوعی: در این خانه جز او کسی نیست، اگر چنین باشد، پس تو هم باید چنین کنی.
سخن دل ز گفتهٔ سید
مونس جان عاشقان گردد
هوش مصنوعی: سخن دل از گفتار سید که دوستی و محبت را درمیان عاشقان به وجود میآورد، شکل میگیرد.