گنجور

شمارهٔ ۷۶

به زنجیر زلفت دل ماست در بند
ز سر رشته عقل بگسسته پیوند
رقیبا، مران از در دوست ما را
که بینند سگ را بروی خداوند
به توبه مکن دعوت ای شیخ ما را
که ما اول از عهد خوردیم سوگند
شناسیم قدر سگان درش را
که ما هم در آن کو دویدیم یکچند
رقیب ستمکاره بر جان شاهی
جفا می‌پسندد، خدایا تو مپسند

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به زنجیر زلفت دل ماست در بند
ز سر رشته عقل بگسسته پیوند
هوش مصنوعی: دل ما به زنجیر زلف تو گرفتار است و عقل ما از این روابط به هم خورده و گسسته شده است.
رقیبا، مران از در دوست ما را
که بینند سگ را بروی خداوند
هوش مصنوعی: ای رقیب، ما را از درِ دوست دور نکن که اگر تو می‌بینی، سگ را در برابر خداوند نگه‌داشته‌اند.
به توبه مکن دعوت ای شیخ ما را
که ما اول از عهد خوردیم سوگند
هوش مصنوعی: ای شیخ، ما را به توبه دعوت نکن، زیرا ما از همان آغاز زندگی، بر روی قسم‌هایی که خوردیم، ایستاده‌ایم.
شناسیم قدر سگان درش را
که ما هم در آن کو دویدیم یکچند
هوش مصنوعی: ما میزان ارزش و منزلت سگان در درگاه را می‌شناسیم، زیرا ما نیز زمانی در آن کوه دویده‌ایم و تجارب مشابهی داشته‌ایم.
رقیب ستمکاره بر جان شاهی
جفا می‌پسندد، خدایا تو مپسند
هوش مصنوعی: رقیب ظالم به جان شاه سخت بی‌رحمی می‌کند، اما خداوندا، تو این را نپسند.