شمارهٔ ۷۵
فصل نوروز است و خلقی سوی صحرا میروند
بینصیب آنانکه در می قول مطرب نشنوند
رخ نمودی، مردمان را چشم بر ابروی تست
عید شد، باریکبینان دیده بر ماه نوند
من که در شبهای محنت سوختم، زانم چه سود
کاین بتان خورشیدرخسارند یا مهپرتوند
میرود خلقی به استقبال، کآمد گل به باغ
تو بمان باقی، کزین بسیار آیند و روند
پندگویان شاهی درمانده را دل میدهند
حال او دانند اگر روزی چنین بیدل شوند
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
فصل نوروز است و خلقی سوی صحرا میروند
بینصیب آنانکه در می قول مطرب نشنوند
هوش مصنوعی: فصل بهار فرارسیده و مردم به سوی دشت و زراعت میروند. اما کسانی که از لذتهای زندگی و شادیهای جمعی بیبهرهاند، نمیتوانند از این خوشیها بهرهمند شوند.
رخ نمودی، مردمان را چشم بر ابروی تست
عید شد، باریکبینان دیده بر ماه نوند
هوش مصنوعی: تو با ظهورت به همه نشان دادی که زیبایی در ابروی تو نهفته است. حالا که عید شده، افرادی که دقیق و جستجوگرند، چشمهایشان را به سوی ماه دوختهاند.
من که در شبهای محنت سوختم، زانم چه سود
کاین بتان خورشیدرخسارند یا مهپرتوند
هوش مصنوعی: من در شبهای سخت و دردناک خود سوزانده شدم، حالا چه فایده دارد که این بتان با چهرهی زیبا مانند خورشید یا ماه درخشان هستند؟
میرود خلقی به استقبال، کآمد گل به باغ
تو بمان باقی، کزین بسیار آیند و روند
هوش مصنوعی: عدهای در حال استقبال هستند؛ چون گل به باغ تو آمده است و امیدوارند که این لحظههای خوش ادامهدار باشد، زیرا افراد زیادی خواهند آمد و خواهند رفت.
پندگویان شاهی درمانده را دل میدهند
حال او دانند اگر روزی چنین بیدل شوند
هوش مصنوعی: سخنرانان و مشاوران دربار به کسانی که از غم و اندوه رنج میبرند دلسوزی میکنند و حال و روزشان را درک میکنند، زیرا میدانند که ممکن است خودشان روزی دچار چنین بیتابی و دلشکستگی شوند.

امیر شاهی