گنجور

شمارهٔ ۷۲

جان به یاد تو یاد کس نکند
دل ز غم خوردن تو بس نکند
به فراق تو خو کنم ناچار
بختم ار با تو همنفس نکند
اگر این بار جان برم ز غمت
دگرم عاشقی هوس نکند
دل که بگریخت زان شکنجه زلف
تا عدم روی باز پس نکند
یار ما تند می‌رود، چه کنم
گر نگاهی ز پیش و پس نکند
راندی از کوی خویش، شاهی را
آنچه کردی تو هیچکس نکند

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.