شمارهٔ ۷۱
ای بیخبر از گریهٔ خونینجگری چند
باز آی، که در پای تو ریزم گهری چند
سوز دل عشاق چه دانند که چونست
بگریخته از داغِ بلا بیجگری چند
چون لاله به داغ دل و خوناب جگر باش
ای چشم چو نرگس همه بر سیم و زری چند
با هر خس و خاری منشین ای گل رعنا
کز باد صبا دوش شنیدم خبری چند
مائیم طریق خرد از دست نهاده
وارسته به اقبال تو از درد سری چند
گفتی: چه کسانند اسیران ره عشق
ماتمزده سوخته دربهدری چند
شاهی سفر عشق به غفلت نتوان رفت
هشدار، که این مرحله دارد خطری چند
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای بیخبر از گریهٔ خونینجگری چند
باز آی، که در پای تو ریزم گهری چند
هوش مصنوعی: ای کسی که از درد و اندوه من بیاطلاع هستی، چند بار دیگر برگرد و ببین که چگونه اشکهای دردناک من به زمین میریزد و چقدر ارزش دارد.
سوز دل عشاق چه دانند که چونست
بگریخته از داغِ بلا بیجگری چند
هوش مصنوعی: عاشقان از درد و رنج خود آگاهی ندارند و نمیدانند که تحمل این درد چقدر دشوار است. آنها حتی وقتی از این مصیبت فرار میکنند، همچنان دلسوزی و احساس گناهی ندارند.
چون لاله به داغ دل و خوناب جگر باش
ای چشم چو نرگس همه بر سیم و زری چند
هوش مصنوعی: چشم تو باید مانند نرگس باشد، در حالی که به داغ دل و زخم جگر میسوزد، همانند لاله. باید در برابر زیباییها و تزیینات دنیا علاوه بر درد و رنج خود، همچنان زیبا و با وقار بمانی.
با هر خس و خاری منشین ای گل رعنا
کز باد صبا دوش شنیدم خبری چند
هوش مصنوعی: ای گل زیبا، با هر چیز بیارزش ننشین، زیرا شب گذشته از باد صبا خبری شنیدم که اهمیت دارد.
مائیم طریق خرد از دست نهاده
وارسته به اقبال تو از درد سری چند
هوش مصنوعی: ما در راه خرد و دانایی قرار داریم و با خوشبختی از مشکلات و دردهایی که داشتیم، رهایی یافتهایم.
گفتی: چه کسانند اسیران ره عشق
ماتمزده سوخته دربهدری چند
هوش مصنوعی: تو پرسیدی که چه کسانی هستند آنهایی که در عشق گرفتار شدهاند و در سوگ و تنهایی به سر میبرند و دلی سوخته دارند.
شاهی سفر عشق به غفلت نتوان رفت
هشدار، که این مرحله دارد خطری چند
هوش مصنوعی: در سفر به عشق، نمیتوان با بیعقلی و بیتوجهی پیش رفت. باید هوشیار بود، زیرا این مرحله ممکن است خطراتی به همراه داشته باشد.

امیر شاهی