شمارهٔ ۷۰
تا بر گل تو جعد گرهگیر بستهاند
در گردنم ز زلف تو زنجیر بستهاند
از تنگنای عشق تو جستن ره خلاص
مشکل توان، که رخنه تدبیر بستهاند
قومی که میدهند نشان از تو، غافلند
کاهل وقوف را دم تقریر بستهاند
مِنبعد، ما و ناله و فریاد چون جرس
زین همرهان که بار به شبگیر بستهاند
شاهی به دام زلف تو زان رو اسیر ماند
کش دست و پا به رشته تقدیر بستهاند
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.