گنجور

شمارهٔ ۵۳

مرا عشقت از ره برون می‌برد
به کوی ملامت درون می‌برد
گر اینست زنجیر زلف، ای حکیم
ترا هم به قید جنون می‌برد
به تاراج دل چشم او بس نبود
لبش نیز خطی به خون می‌برد
گل از روی او هست در انفعال
ولیکن به خنده برون می‌برد
اگر شاهی از لعل او برد جان
از آن چشم خونریز چون می‌برد؟

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.