شمارهٔ ۴۶
دل بهر تو در ملامت افتاد
وز عشق بدین علامت افتاد
گشتم به هوس ندیم عشقت
خود عاقبتم ندامت افتاد
ای دل، چو به قامتش فتادی
دیدار تو با قیامت افتاد
او تیغ جفا کشید، لیکن
بر جانب ما غرامت افتاد
گم گشت بکوی عشق، شاهی
زاهد به ره سلامت افتاد
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دل بهر تو در ملامت افتاد
وز عشق بدین علامت افتاد
هوش مصنوعی: دل به خاطر تو مورد سرزنش قرار گرفته و از عشق به این نشانه دچار مشکل شده است.
گشتم به هوس ندیم عشقت
خود عاقبتم ندامت افتاد
هوش مصنوعی: به دنبال خوشی و لذت از عشق تو بودم، اما حالا از نتایج تصمیماتم پشیمانم.
ای دل، چو به قامتش فتادی
دیدار تو با قیامت افتاد
هوش مصنوعی: ای دل، وقتی که در برابر قامت او قرار گرفتی، دیدن تو با عظمت و شکوه قیامت برابر شد.
او تیغ جفا کشید، لیکن
بر جانب ما غرامت افتاد
هوش مصنوعی: او به ما ظلم کرد و جفای زیادی روا داشت، اما در عوض خود او در نهایت متضرر شد.
گم گشت بکوی عشق، شاهی
زاهد به ره سلامت افتاد
هوش مصنوعی: در کوی عشق، شاه زاهدی بر سر راه نجات و سلامت به زمین افتاد.