گنجور

شمارهٔ ۲۵

بازم خدنگ غمزه زنی بر دل آمده است
بازم ز عشق واقعه ای مشکل آمده است
بر دیگران کشیده خدنگ جفای خویش
این نکته ام ز یار بسی بر دل آمده است
آنکو نکرد سجده بمحراب ابرویی
مردود شد ز قبله که ناقابل آمده است
نخل ترت که آب گل و یاسمین بریخت
تا در کدام آب و هوا حاصل آمده است
شاهی بکوی عشق گر افتاده ای منال
پایت ز آب دیده خود در گل آمده است

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بازم خدنگ غمزه زنی بر دل آمده است
بازم ز عشق واقعه ای مشکل آمده است
هوش مصنوعی: دوباره تیر نگاه زیبا و دلربا به قلبم اصابت کرده است و بار دیگر از عشق، ماجرایی دردناک به وجود آمده است.
بر دیگران کشیده خدنگ جفای خویش
این نکته ام ز یار بسی بر دل آمده است
هوش مصنوعی: من عشق و ناز و حسادت یار را بارها بر دل خود احساس کرده‌ام، که این درد جدایی و رنج ناشی از بی‌وفایی دیگران را به من تحمیل کرده است.
آنکو نکرد سجده بمحراب ابرویی
مردود شد ز قبله که ناقابل آمده است
هوش مصنوعی: کسی که برای ابروی معشوق سجده نکرد، از راه راست منحرف شده و به بیراهه رفته است؛ زیرا او ارزش این سجده را نشناخته است.
نخل ترت که آب گل و یاسمین بریخت
تا در کدام آب و هوا حاصل آمده است
هوش مصنوعی: نخل بارور که از آب گل و یاسمن سیراب شده است، در چه جوی و چه شرایط جوی به ثمر نشسته است؟
شاهی بکوی عشق گر افتاده ای منال
پایت ز آب دیده خود در گل آمده است
هوش مصنوعی: اگر به محبت و عشق سقوط کرده‌ای، نگران نباش؛ پای خود را از اشک‌هایت در گل نگذار، زیرا در عشق، زیبایی‌ها پنهان است.