شمارهٔ ۲۰
خطت بر لاله تر مشک چین ریخت
بنفشه در کنار یاسمین ریخت
صبا گردی که برد از آستانت
عروس غنچه را در آستین ریخت
گل از خوبی همی زد با رخت لاف
چو دید از شرم رویت، بر زمین ریخت
به شوخی ابرویت زیبا کمانیست
که چشمت خون خلقی زان کمین ریخت
شراب عاشقی تا خورد شاهی
به همت جرعه بر چرخ برین ریخت
شمارهٔ ۱۹: خطت که سبزه بر اطراف یاسمین انداختشمارهٔ ۲۱ - استقبال از سعدی: منم ز دست تو پا بسته در کمند ارادت
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خطت بر لاله تر مشک چین ریخت
بنفشه در کنار یاسمین ریخت
هوش مصنوعی: هنر و زیبایی دست خط تو، مانند گلهای لاله و بنفشه، زیبایی را به اطراف میبخشد و گویی همگی در کنار یاسمنها درخشش خاصی پیدا کردهاند.
صبا گردی که برد از آستانت
عروس غنچه را در آستین ریخت
هوش مصنوعی: ای نسیم، تو که گلعروسی را از آستان تو بردی و در آستین خود جا دادی، چقدر زیبا و دلانگیز هستی.
گل از خوبی همی زد با رخت لاف
چو دید از شرم رویت، بر زمین ریخت
هوش مصنوعی: گل به خاطر زیباییاش با تو brag میکرد، اما وقتی زیبایی چهرهات را دید، از شرم بر زمین افتاد.
به شوخی ابرویت زیبا کمانیست
که چشمت خون خلقی زان کمین ریخت
هوش مصنوعی: ابروی تو به طرز شوخی و زیبایی مانند کمانی است که چشمانت از آن تیرهایی به سوی دلها میزند و آنها را مجروح میکند.
شراب عاشقی تا خورد شاهی
به همت جرعه بر چرخ برین ریخت
هوش مصنوعی: زمانی که پادشاهی از شراب عشق نوشید، با اراده و تلاشی که کرده بود، مقدار زیادی از آن را بر آسمان ریخت.