شمارهٔ ۱۶
دلم گر داشت وقتی خرمیها
چو عشق آمد گذشت آن بیغمیها
خزان غم کنون تاراج فرمود
ز گلزار امیدم خرمیها
شب هجرم فکند از همدمان دور
خوشا صبح وصال و همدمیها
مه نو را گر ابروی تو گفتیم
کرمها از تو و از ما کمیها
از آن در شاهی درمانده محروم
رقیبان را بر آن در محرمیها
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دلم گر داشت وقتی خرمیها
چو عشق آمد گذشت آن بیغمیها
هوش مصنوعی: اگر دلم زمانی شادابی داشت، اکنون که عشق به سراغم آمده، آن روزهای بیغم و گذشته فراموش شدهاند.
خزان غم کنون تاراج فرمود
ز گلزار امیدم خرمیها
هوش مصنوعی: اکنون فصل غم، به بهار امیدم حمله کرده و زیباییها را از من گرفته است.
شب هجرم فکند از همدمان دور
خوشا صبح وصال و همدمیها
هوش مصنوعی: در شب تنهایی و دوری از یاران، صبحی خوش بهدست میآید که با وصال و همنشینی همراه است.
مه نو را گر ابروی تو گفتیم
کرمها از تو و از ما کمیها
هوش مصنوعی: اگرچه زیبایی تو را به مه نو تشبیه کردیم، اما باید بدانیم که مه نو نیز تحت تأثیر زیبایی تو قرار دارد و در واقع، این زیبایی توست که کرمهای دلربا را میسازد و از ما کاستیها را نشان میدهد.
از آن در شاهی درمانده محروم
رقیبان را بر آن در محرمیها
هوش مصنوعی: در این بیت، مفهوم به این صورت منتقل میشود که افرادی که در جستوجوی قدرت و مقام هستند، از دروازهای که متعلق به شاه است، محروم میشوند. در عوض، کسانی که در مراسمهای مخصوص و مقدس حضور دارند و برای آن در ارزش قائلند، از این در بهرهمند میشوند. این بیان نشاندهنده تضادی است بین کسانی که به قدرت فکر میکنند و کسانی که به جنبههای معنوی و مقدس اهمیت میدهند.