گنجور

شمارهٔ ۱۵

ای در بهار حسن تو گل‌ها و لاله‌ها
وی لاله را ز رشک تو پرخون پیاله‌ها
بی‌چاشنی درد تو هست آب زندگی
زهری که دهر می‌دهدم در نواله‌ها
شب با سگان کوی تو گفتیم درد خویش
فریادهای ما نشنیدی و ناله‌ها
پر شد صحیفه دلم از داغ شاهدان
یک‌یک چو نام‌های کسان بر قباله‌ها
حرفی اگر ز نامه شاهی فتد قبول
از عشق بر رسول تو خواند رساله‌ها

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای در بهار حسن تو گل‌ها و لاله‌ها
وی لاله را ز رشک تو پرخون پیاله‌ها
هوش مصنوعی: تو در بهار زیبایی، همچون گل‌ها و لاله‌ها درخشان و باعظمتی. لاله‌ها به خاطر زیبایی تو حسودی می‌کنند و به همین دلیل، پیاله‌ها از عشق و اشتیاق پر از خون شده‌اند.
بی‌چاشنی درد تو هست آب زندگی
زهری که دهر می‌دهدم در نواله‌ها
هوش مصنوعی: بدون چاشنی عاطفه‌ات، زندگی، خالی و بی‌معناست، مانند زهرهایی که روزگار در لقمۀ ما می‌گذارد.
شب با سگان کوی تو گفتیم درد خویش
فریادهای ما نشنیدی و ناله‌ها
هوش مصنوعی: در شب، زمانی که در کوچه‌های تو بودیم، از درد و رنج خود با سگان صحبت کردیم، اما تو ندیدی و نشنیدی که چه فریادها و ناله‌هایی داریم.
پر شد صحیفه دلم از داغ شاهدان
یک‌یک چو نام‌های کسان بر قباله‌ها
هوش مصنوعی: دل من از یاد و خاطره‌های دردناک افرادی که محبوب بودند، پر شده است؛ به‌گونه‌ای که مانند نام‌هایی که بر روی قبرها نوشته می‌شود، در صفحهٔ دل من نقش بسته‌اند.
حرفی اگر ز نامه شاهی فتد قبول
از عشق بر رسول تو خواند رساله‌ها
هوش مصنوعی: اگر نامه‌ای از سوی پادشاه به عشق بیفتد، پیام‌های عشق را برنده‌ات خواهد خواند.