گنجور

شمارهٔ ۷۳

دل دید قدت ز قامت افتاد
در واقعۀ قیامت افتاد
جان رفت که دل رهاند از عشق
خود نیز در این ملامت افتاد
هر کو به سلام عشق آمد
آنجا ز رهی سلامت افتاد
وان کو نکشید جام عشقت
آخر به رهی ندامت افتاد
هر کس که بداد دین به دنیا
سودش همگی غرامت افتاد
در عشق تو شاهدی در افتاد
یارب که بدین ملامت افتاد

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید محمدرضا شهیم

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دل دید قدت ز قامت افتاد
در واقعۀ قیامت افتاد
هوش مصنوعی: دل که زیبایی و قامت تو را دید، در روز قیامت حیران و شگفت‌زده خواهد شد.
جان رفت که دل رهاند از عشق
خود نیز در این ملامت افتاد
هوش مصنوعی: جانم را از دست دادم تا دل را از عشق خود آزاد کنم، اما در همین حال، خود نیز به ملامت و سرزنش افتادم.
هر کو به سلام عشق آمد
آنجا ز رهی سلامت افتاد
هوش مصنوعی: هر کسی که با عشق به آنجا قدم گذاشت، از راهی به سلامت عبور کرد.
وان کو نکشید جام عشقت
آخر به رهی ندامت افتاد
هوش مصنوعی: کسی که در عشق تو شراب عشق را نچشد، در نهایت به پشیمانی و regret گرفتار خواهد شد.
هر کس که بداد دین به دنیا
سودش همگی غرامت افتاد
هوش مصنوعی: هر کسی که برای دنیا از دینش بگذرد، تمام سود و بهره‌اش به زیانش تبدیل می‌شود.
در عشق تو شاهدی در افتاد
یارب که بدین ملامت افتاد
هوش مصنوعی: در عشق تو، نشانه‌ای به وجود آمده است، ای کاش که این ملامت به من نرسد.