گنجور

شمارهٔ ۷

لعل لب تو شفاست ما را
درد تو همه دواست ما را
تا گشت جدا دلم ز تیغت
هر لحظه غم جداست ما را
دل آینۀ جمال یارست
زین آینه پر صفاست ما را
گفتی بکشم تو را بجایی
این سعد بگو کجاست ما را
گر هست تو را هوای قتلم
با لله که همین هواست ما را
گر خال و خط تو مشک خوانیم
با خط تّو بس خطاست ما را
ای شاهدی از غمش چه نالی
جورش همگی سزاست ما را

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید محمدرضا شهیم

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

لعل لب تو شفاست ما را
درد تو همه دواست ما را
هوش مصنوعی: رنگ و زیبایی لب‌های تو برای ما مانند یک مروارید درخشان است و همه‌ی دردهایمان با عشق و زیبایی تو درمان می‌شود.
تا گشت جدا دلم ز تیغت
هر لحظه غم جداست ما را
هوش مصنوعی: وقتی قلبم از تیر محبتت جدا شد، هر لحظه غم و اندوه برای ما همیشه وجود دارد.
دل آینۀ جمال یارست
زین آینه پر صفاست ما را
هوش مصنوعی: دل، مانند آینه‌ای است که زیبایی معشوق را بازتاب می‌دهد؛ از این آینه، صفا و روشنی بر ما سرازیر می‌شود.
گفتی بکشم تو را بجایی
این سعد بگو کجاست ما را
هوش مصنوعی: گفتی که من را به جایی بکشانی، حالا ای سعد بگو آن مکان کجاست که ما را به آنجا ببری؟
گر هست تو را هوای قتلم
با لله که همین هواست ما را
هوش مصنوعی: اگر در دل تو تمایل به کشتن من وجود دارد، به خدا قسم که همین تمایل، حالتی است که ما را به هم نزدیک کرده است.
گر خال و خط تو مشک خوانیم
با خط تّو بس خطاست ما را
هوش مصنوعی: اگر بخواهیم خال و خط تو را به زیبایی مشک تشبیه کنیم، باید بگوییم که با نوشته‌های تو، همه چیز اشتباه است و ما هنوز در چالشیم.
ای شاهدی از غمش چه نالی
جورش همگی سزاست ما را
هوش مصنوعی: ای یار، از غم دل چه شکایت داریم؟ همه ما به خاطر رفتارش سزاوار این درد و رنج هستیم.