گنجور

شمارهٔ ۵۹

کاری ندارم در جهان جز گریه در کردار خود
چون من مبادا هیچ کس درمانده ا ندر کار خود
ای سرو قد سیم تن وی گل رخ نازک بدن
از دوستان بشنو سخن خواری مکن با یار خود
لعل لبت با جان قرین زیر لبت در ثمین
با حسن لطف این چنین ضایع مکن بازار خود
با چهره بهتر از مهی قدت به از سرو سهی
بوسی به جانی می دهی بس خود بکن بازار خود
شد شاهدی چون در فنون در قید زلف تو زبون
بگذار کز سوز درون گرید به حال زار خود

اطلاعات

وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید محمدرضا شهیم

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کاری ندارم در جهان جز گریه در کردار خود
چون من مبادا هیچ کس درمانده ا ندر کار خود
هوش مصنوعی: در زندگی، جز گریه و اندوه کار دیگری ندارم و نمی‌خواهم هیچ‌کس همانند من در کارهایش درمانده و بی‌پناه باشد.
ای سرو قد سیم تن وی گل رخ نازک بدن
از دوستان بشنو سخن خواری مکن با یار خود
هوش مصنوعی: ای سرو بلند و باهیکل زیبا، و ای گل نرم و لطیف، از دوستانت بیاموز که با یار خود خوار نباشی و بی‌احترامی نکن.
لعل لبت با جان قرین زیر لبت در ثمین
با حسن لطف این چنین ضایع مکن بازار خود
هوش مصنوعی: لبانت همچون لعل است و با جان من در ارتباط، زیر لب تو، گنجینه‌ای از زیبایی نهفته است. این لطف و زیبایی را نابود نکن و اجازه نده که بازار دل من کساد شود.
با چهره بهتر از مهی قدت به از سرو سهی
بوسی به جانی می دهی بس خود بکن بازار خود
هوش مصنوعی: با چهره‌ای زیباتر از زیبایی ماه و قدی بهتر از سرو، تو برای بوسه‌ای جانت را فدای می‌کنی. پس اجازه بده که خودت را در بازار عشق عرضه کنی.
شد شاهدی چون در فنون در قید زلف تو زبون
بگذار کز سوز درون گرید به حال زار خود
هوش مصنوعی: شاهدی به بند زلف تو گرفتار شده و زبون است. بگذار که از درد درونش به حال زار خود ناله کند.

حاشیه ها

1400/06/11 12:09
Right_brain

مصرع اول بیت سوم جای "در ثمین" وزن شعر میلنگه!

و یک مورد دیگه قافیه بیت سوم و چهارم شبیه هم دیگه هست