گنجور

شمارهٔ ۵۶

چون دلبران ز زلف سیه تاب می‌دهند
دل را نشان ز صورت قلّاب می‌دهند
پیکان به آتش دل من سرخ می‌کنند
چون سرخ شد به خون جگر آب می‌دهند
گویند روی خویش نماییم بتان به خواب
ما را بدین بهانه چه خوش خواب می‌دهند
آن خال‌های سوخته از تابش رخت
بر آتش دو گونهٔ مرا تاب می‌دهند
گه زلف افکنند به رخ گه بر افکنند
ما را فریب در شب مهتاب می‌دهند
گفتند شاهدی ز گدایان این در است
این سلطنت ببین که در این باب می‌دهند

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید محمدرضا شهیم

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چون دلبران ز زلف سیه تاب می‌دهند
دل را نشان ز صورت قلّاب می‌دهند
هوش مصنوعی: وقتی محبوبان با موهای سیاه خود جاذبه ایجاد می‌کنند، دل را به خاطر زیبایی چهره‌شان به وسوسه می‌اندازند.
پیکان به آتش دل من سرخ می‌کنند
چون سرخ شد به خون جگر آب می‌دهند
هوش مصنوعی: تیرهای عشق، آتش وجودم را شعله‌ور می‌کنند و وقتی که به شدت داغ و سرخ شدند، از خون دل من برایشان آب می‌آورند.
گویند روی خویش نماییم بتان به خواب
ما را بدین بهانه چه خوش خواب می‌دهند
هوش مصنوعی: می‌گویند که به بهانه‌ی خواب، معشوقان زیبایی خود را نشان می‌دهند و این باعث می‌شود که خواب‌های خوشی نصیب ما شود.
آن خال‌های سوخته از تابش رخت
بر آتش دو گونهٔ مرا تاب می‌دهند
هوش مصنوعی: آن خال‌های سیاه و سوخته که به خاطر تابش زیبایی تو به وجود آمده‌اند، باعث می‌شوند که من احساس گرما و تابش کنم.
گه زلف افکنند به رخ گه بر افکنند
ما را فریب در شب مهتاب می‌دهند
هوش مصنوعی: گاهی موهای زیبا را به صورتشان می‌ریزند و گاهی ما را با زیبایی‌های خود فریب می‌دهند. در شب‌های مهتاب، این فریب بیشتر خودش را نشان می‌دهد.
گفتند شاهدی ز گدایان این در است
این سلطنت ببین که در این باب می‌دهند
هوش مصنوعی: گفتند که در اینجا گدایان شاهدی هستند، این سلطنت را ببین که چقدر برای این موضوع اهمیت قائل‌اند و چه چیزی برای آن ارائه می‌دهند.