گنجور

شمارهٔ ۵۴

بهر خدنگ کز آن یار برگزیده رسد
چه خرمی که مر آن بر دل رسیده رسد
به سمع هر که رسد نکته ای ز حسن رخت
سرور و ذوق و صفا بر دلش ندیده رسد
بلا و محنت و دردی که می رسد به درون
ز جان و دل مشمارش که هم زدیده رسد
بسوخت رشته جانم ز سوز رشته چنگ
ببین چه سوز از آن برکسی خمیده رسد
به لطف کوش و کرم ورز زان که ذکر جمیل
به جد و حسن و جمال از ره حمیده رسد
رسید لذت شعر تو شاهدی به مذاق
که لذت دهن از میوه رسیده رسد

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید محمدرضا شهیم

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بهر خدنگ کز آن یار برگزیده رسد
چه خرمی که مر آن بر دل رسیده رسد
هوش مصنوعی: برای آن تیر که از سوی یار محبوب پرتاب می‌شود، چه شادی و نشاطی به دل می‌آید که آن احساس را به قلب می‌نشاند.
به سمع هر که رسد نکته ای ز حسن رخت
سرور و ذوق و صفا بر دلش ندیده رسد
هوش مصنوعی: هر کس که به سخن یا نغمه‌ای از زیبایی چهره‌ات گوش دهد، شادی، شوق و آرامش بر دلش حاکم می‌شود که قبلاً تجربه نکرده است.
بلا و محنت و دردی که می رسد به درون
ز جان و دل مشمارش که هم زدیده رسد
هوش مصنوعی: هر دشواری و دردی که به ما می‌رسد، نباید به حساب بگذاریم، زیرا این مسائل به هر حال به ما می‌رسند و بخشی از زندگی‌مان هستند.
بسوخت رشته جانم ز سوز رشته چنگ
ببین چه سوز از آن برکسی خمیده رسد
هوش مصنوعی: رشته جانم از شدت درد و شوق به موسیقی سوخته است. ببین چگونه این احساس عمیق و سوزناک می‌تواند بر دل کسی که شنونده است، تأثیر بگذارد.
به لطف کوش و کرم ورز زان که ذکر جمیل
به جد و حسن و جمال از ره حمیده رسد
هوش مصنوعی: به خاطر لطف و مهربانی خود تلاش کن، زیرا نام نیک و زیبا همراه با خوبی و زیبایی از راه درست و شایسته به ما می‌رسد.
رسید لذت شعر تو شاهدی به مذاق
که لذت دهن از میوه رسیده رسد
هوش مصنوعی: شعر تو به اندازه‌ای لذت‌بخش است که به دلچسبی و شیرینی میوه‌های رسیده می‌ماند.