شمارهٔ ۴۲
ز زلف تو جان چون شود فارغ آیند
که هر رشتهای بر رشتهای هست پیوند
به تیری ز مژگان نواز این دلم را
از آن چشم سحار این جور تا چند
شکر گر مکرر کند نام خود را
شکر خنده بنما از آن لب به کل قند
گشاد دل از زلف دل بند توست
سپاریم ما هم دل خود به دلبند
مبادا دل از درد داغ تو خالی
کزین درد و داغست پیوسته خرسند
جنون ورز شاهدی گر عاشقی تو
که دیوانگی نیست کار خردمند
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید محمدرضا شهیم
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ز زلف تو جان چون شود فارغ آیند
که هر رشتهای بر رشتهای هست پیوند
هوش مصنوعی: از موهای تو جان چگونه میتواند آزاد باشد؟ هر رشتهای به رشتهای دیگر وابسته است.
به تیری ز مژگان نواز این دلم را
از آن چشم سحار این جور تا چند
هوش مصنوعی: با نگاهی نرم و محبتآمیز از چشمانت، دلم را جریحهدار کردی. تا کی باید به این وضع ادامه دهم؟
شکر گر مکرر کند نام خود را
شکر خنده بنما از آن لب به کل قند
هوش مصنوعی: اگر شکر بارها نام خودش را بگوید، لبخند بزن و از آن لبانش مانند قند لذت ببر.
گشاد دل از زلف دل بند توست
سپاریم ما هم دل خود به دلبند
هوش مصنوعی: دل ما به خاطر زلفهای تو گشوده است، بنابراین ما نیز دل خود را به کسی که دوستش داریم، میسپاریم.
مبادا دل از درد داغ تو خالی
کزین درد و داغست پیوسته خرسند
هوش مصنوعی: مبادا که دل من از ناراحتی وعشق تو خالی شود، زیرا همین درد و غم است که باعث میشود همیشه شاد و خوشحال باشم.
جنون ورز شاهدی گر عاشقی تو
که دیوانگی نیست کار خردمند
هوش مصنوعی: اگر تو در عشق دیوانهای، پس این دیوانگی به حساب نمیآید، چون این کار از عاقلانهگی خارج است.

شاهدی