گنجور

شمارهٔ ۳۶

آنکو دل خود به خار ننهاد
گل گل شد و در کنار ننهاد
اشکی که به خاک ره نیامیخت
سر در قدم نگار ننهاد
عقلی که به زیر بار نفس است
از کار نماند بار ننهاد
از کار جهان چو دل بپرداخت
پا در ره کار بار ننهاد
قسام ازل چو کرد قسمت
اندر دل ما قرار ننهاد
تا شاهدی از غم تو برشد
دل بر غم روزگار ننهاد

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید محمدرضا شهیم

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آنکو دل خود به خار ننهاد
گل گل شد و در کنار ننهاد
هوش مصنوعی: کسی که دلش را به چیزهای زشت و ناپسند نمی‌سپارد، در کنار خوب و زیبا خواهد بود و در نهایت به خوشبختی و زیبایی دست خواهد یافت.
اشکی که به خاک ره نیامیخت
سر در قدم نگار ننهاد
هوش مصنوعی: اشکی که بر زمین نمینشیند، به پای محبوب نمی‌افتد.
عقلی که به زیر بار نفس است
از کار نماند بار ننهاد
هوش مصنوعی: عقلی که تحت تاثیر خواسته‌های نفسانی قرار می‌گیرد، به درستی عمل نمی‌کند و نمی‌تواند وظایفش را به خوبی انجام دهد.
از کار جهان چو دل بپرداخت
پا در ره کار بار ننهاد
هوش مصنوعی: وقتی که دل از دنیای کار و تلاش جدا شد، دیگر در مسیر زندگی بار اضافی نمی‌گذاریم.
قسام ازل چو کرد قسمت
اندر دل ما قرار ننهاد
هوش مصنوعی: خالق همیشگی که تقدیر را تقسیم کرد، در دل ما آرامش قرار نداد.
تا شاهدی از غم تو برشد
دل بر غم روزگار ننهاد
هوش مصنوعی: تا زمانی که کسی از درد و رنج تو آگاه نشود، دل خود را به غم و اندوه زندگی نمی‌سپارم.