شمارهٔ ۳۴
خوش بود که تیرش به دل ما گذری داشت
وان چشم هم از غمزه به سویش نظری داشت
آورد صبا وقت سحر مژده دیدار
گویا که دعای سحر ما اثری داشت
بگریست بر احوال درونم همه شب شمع
او هم مگر از سوز دل من خبری داشت
سر در قدم پیر خرابات نهادیم
زان رو که ره خلو تیان درد سری داشت
شد شاهدی اندر ره معشوق روانه
کاین راه بهر مرحله خوف و خطری داشت
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید محمدرضا شهیم
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوش بود که تیرش به دل ما گذری داشت
وان چشم هم از غمزه به سویش نظری داشت
هوش مصنوعی: خوشحال کننده بود اگر تیر عشق او به دل ما برخورد میکرد و چشمانش هم با یک نگاه زیبا به سوی ما توجه میکرد.
آورد صبا وقت سحر مژده دیدار
گویا که دعای سحر ما اثری داشت
هوش مصنوعی: باد صبا در وقت سحر بشارتی از دیدار محبوب آورد، گویی دعاهای ما در سحر اثر گذاشته است.
بگریست بر احوال درونم همه شب شمع
او هم مگر از سوز دل من خبری داشت
هوش مصنوعی: شمع برای درونم شبها اشک میریزد، انگار خودش از سوز دل من خبر دارد.
سر در قدم پیر خرابات نهادیم
زان رو که ره خلو تیان درد سری داشت
هوش مصنوعی: ما سر در پای پیر میخانه گذاشتیم زیرا که راه خلوتی که در پیش داشتیم، برایمان دردسرساز شده بود.
شد شاهدی اندر ره معشوق روانه
کاین راه بهر مرحله خوف و خطری داشت
هوش مصنوعی: شاهدی در مسیر عشق به راه افتاد که این مسیر به خاطر مراحل دشوار و خطرهایی که دارد، نیاز به احتیاط و مراقبت دارد.