گنجور

شمارهٔ ۲۷

امروز ز نو دلبر ما خوی دگر داشت
ما واله و او روی و نظر سوی دگر داشت
گفتم که کنم نسبت آن زلف به عنبر
آورد صبا نکهت آن بوی دگر داشت
خلق نگران رخ او کشته ز هر سو
وان سرو به هر سو نگری روی دگر داشت
دل زان نکشیدم به سوی حوری و فردوس
کو میل به سوی دگر و کوی دگر داشت
گر شاهدی خسته شود سوی طبیبان
از دوست طمع شربت داروی دگر داشت

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید محمدرضا شهیم

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.