شمارهٔ ۲۶
قدت سرو گفتیم و رویی نداشت
چو زلف تو هم مشک بوئی نداشت
فرات ار چه سیل در سیل بود
چو چشمم بسی جست و جویی نداشت
دل ریش من هر شبی تا سحر
بجز ذکر تو گفت و گویی نداشت
محیط ار چه در خویشتن غرقه بود
چو مژگان من آب رویی نداشت
بحسرت چو شد شاهدی زیر خاک
جز آن خاک کو آرزویی نداشت
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید محمدرضا شهیم
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
قدت سرو گفتیم و رویی نداشت
چو زلف تو هم مشک بوئی نداشت
هوش مصنوعی: قد تو را به زیبایی سرو تشبیه کردیم، اما درخشش و جذابیت تو مانند زلفهایت که بوی خوش مشک دارد، نبود.
فرات ار چه سیل در سیل بود
چو چشمم بسی جست و جویی نداشت
هوش مصنوعی: هرچند که فرات در حال طغیانی به سر میبرد، اما چشم من هیچ امیدی به جستجو و یافتن ندارد.
دل ریش من هر شبی تا سحر
بجز ذکر تو گفت و گویی نداشت
هوش مصنوعی: دل آسیبدیده من هر شبی تا صبح، جز یاد تو صحبتی نداشت.
محیط ار چه در خویشتن غرقه بود
چو مژگان من آب رویی نداشت
هوش مصنوعی: اگرچه محیط پیرامونم غرق در عواطف و احساسات است، اما چشمان من از این حال و هوا بیبهرهاند و آبرویی ندارند.
بحسرت چو شد شاهدی زیر خاک
جز آن خاک کو آرزویی نداشت
هوش مصنوعی: وقتی کسی در زیر خاک به حسرت میافتد، تنها همان خاکی به یادش میآید که هیچ آرزویی جز آن نداشت.