شمارهٔ ۲
ز روی لطف بکن بوسهای حوالۀ ما
همین بس است ز وجه حسن نوالۀ ما
[ز تیر غمزه خدنگی بکن حوالۀ ما
همین بس است ز خوان کرم نوالۀ ما
چو دور جام وصالش به کام ما نبود
سزد که پر شود از خون دل پیالۀ ما
بخون دیده نوشتیم نامهای بر دوست
بود که دل شودش نرم زین رسالۀ ما
ز بس که شعلۀ آهم همی رود به فلک
ملک به چرخ درآمد ز آه و نالۀ ما
ز شاهدی سخن دلپذیر خواهد ماند
به یادگار همین بس بود سلالۀ ما
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید محمدرضا شهیم
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ز روی لطف بکن بوسهای حوالۀ ما
همین بس است ز وجه حسن نوالۀ ما
هوش مصنوعی: خواهش میکنم، لطفی بکن و یک بوسه به ما بده. همین برای ما کافی است و نشاندهنده زیبایی و محبت تو است.
[ز تیر غمزه خدنگی بکن حوالۀ ما
همین بس است ز خوان کرم نوالۀ ما
هوش مصنوعی: از تیر غمزهی تو، همین اندازه برای ما کافی است که ذکر کنیم ما از سفرهی بخشش تو بهرهمندیم.
چو دور جام وصالش به کام ما نبود
سزد که پر شود از خون دل پیالۀ ما
هوش مصنوعی: وقتی که دسترسی به وصال او برای ما ممکن نیست، منطقی است که پیالهمان پر از اشک و درد دل شود.
بخون دیده نوشتیم نامهای بر دوست
بود که دل شودش نرم زین رسالۀ ما
هوش مصنوعی: ما در دل خود نامهای برای دوست نوشتیم تا شاید با خواندن آن، دلش نرم و مهربان شود.
ز بس که شعلۀ آهم همی رود به فلک
ملک به چرخ درآمد ز آه و نالۀ ما
هوش مصنوعی: به دلیل شدت اندوه و نالههای ما، احساساتمان آنقدر قوی است که به آسمان میرود و موجب تغییراتی در اوضاع دنیا میشود.
ز شاهدی سخن دلپذیر خواهد ماند
به یادگار همین بس بود سلالۀ ما
هوش مصنوعی: از زیباییها و جذابیتهای شاهد میتوان به خاطر سپرد و این کافیست که نسل ما به یادگار بماند.