گنجور

شمارهٔ ۱۴

مده هر دم سر آن زلف را تاب
مزن دلهای مردم را به قلاب
ز سیل چشم گریانم عجب نیست
زنم بر آتش دل دم بدم آب
خدنگ غمزه‌ات درمان دلهاست
مکن هر لحظه آن هر گوشه برتاب
مران ما را بحرمان از در خویش
مکن با ما سخن دیگر از این باب
دلم از آتش هجران کباب است
از آن می ریزدم از دیده خوناب
نگارا شاهدی گم گشته تست
دل گم گشتگان خویش دریاب

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید محمدرضا شهیم

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مده هر دم سر آن زلف را تاب
مزن دلهای مردم را به قلاب
هوش مصنوعی: هر لحظه به آن زلف نچرخان، زیرا که دل‌های مردم را به دام می‌اندازی.
ز سیل چشم گریانم عجب نیست
زنم بر آتش دل دم بدم آب
هوش مصنوعی: از اشک‌های فراوانم جای تعجبی نیست که برای تسکین آتش درونم هر لحظه کمی آب بریزم.
خدنگ غمزه‌ات درمان دلهاست
مکن هر لحظه آن هر گوشه برتاب
هوش مصنوعی: چشم‌های دلربایت که دل‌ها را شفا می‌دهد، لطفاً هر لحظه آن را در گوشه‌های مختلف نتاب.
مران ما را بحرمان از در خویش
مکن با ما سخن دیگر از این باب
هوش مصنوعی: ما را از در خود دور نکن و با ما در این مورد دیگر صحبت نکن.
دلم از آتش هجران کباب است
از آن می ریزدم از دیده خوناب
هوش مصنوعی: دل من به خاطر جدایی به شدت آزرده و اندوهگین است، به گونه‌ای که از چشمانم اشک‌هایم مانند خون می‌ریزد.
نگارا شاهدی گم گشته تست
دل گم گشتگان خویش دریاب
هوش مصنوعی: ای معشوق، تو به گونه‌ای هستی که گویی گمشده‌ای، به همین خاطر از تو می‌خواهم که دل‌های بی‌قرار و گم‌شده را دریابی و به آن‌ها کمک کنی.