گنجور

شمارهٔ ۱۳

ای طاق دو ابروی تو محراب جبین‌ها
خاک سر کوی تو به از خلد برین‌ها
گفتی که منم سرور و سرحلقه خوبان
ای شاه کسی نیست شک و شبهه درین‌ها
از شرم لب لعل تو سرچشمه حیوان
اندر ظلمات است نهان زیر زمین‌ها
با زلف و خط و خال و دو چشم و خم و ابرو
حسن تو برانگیخت بسی فتنه براین‌ها
سرها همه شد خاک و تو آشوب جهانی
لطفی کن و بگذر به کرم از سر این‌ها
تا کی بکشم جور و جفاهای رقیبان
برکش ز میان تیغ و خلاصم کن از این‌ها
ای شاهدی ار یار ترا عهد و وفا نیست
خوش باش که این‌ها نبود عادت این‌ها

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید محمدرضا شهیم

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.