گنجور

شمارهٔ ۱۲

ای خاک درت سجده‌گه جمله جبین‌ها
زنار دو گیسوی تو سرفتنه دین‌ها
عشاق تو را طاقت جور و ستمت نیست
گشتند همه خاک درت بگذر از این‌ها
با عاشق خود جور و جفا کمتر از این کن
زیرا که ز خوبان نبود خوب چنین‌ها
بر تربت عشاق گذر کن که برآیند
جان‌ها به تماشای تو از زیر زمین‌ها
فریاد ز ترکان دو چشمت که دمادم
بر خلق کشانید ز هر گوشه کمین‌ها
گفتی کشمت شاهدی یا با غم و یا درد
خود نیست مرا هیچ شک و شبهه درین‌ها

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید محمدرضا شهیم

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.