گنجور

بخش ۴ - حکایت

عاقلی دید قطرۀ ژاله
بنشسته به سبزه و لاله
گفت ابری نبود در عالم
از کجا شد پدید این شبنم
مرکز او ز شیب یا بالاست
میل طبع وجود او به کجاست
یک زمانی بدین سخن بگذشت
تاب مهر اوفتاد در کُه و دشت
قطرۀ ژاله دید آن سره مرد
که ز ناگاه قصد بالا کرد
میل اودید چون بسوی سماست
کرد معلوم کز قبیل هواست
تو ورای دو عالمی زنهار
تا نگیری در این نشیب قرار
شهسواری به قوّت نظری
زان چو شاهان همیشه در سفری
از عمل وز نظر چو شاه و وزیر
گه به نخجیر و گاه در تدبیر
چونکه رخش تو بر زمین بدوید
گرد کی زان به دامن تو رسید
تا به منزل رسی به آسانی
دامن از گرد ره بیفشانی
زان همه جست و جو برآسائی
نکنی کار و کارفرمائی
بازدانی که تا که بودی تو
آتش شمع یا نه دودی تو
لیک آن دانشت ندارد سود
که در آنجا نمیتوان افزود
این جهان است جای کسب کمال
جهل نفس خود است عین ضلال

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عاقلی دید قطرۀ ژاله
بنشسته به سبزه و لاله
هوش مصنوعی: یک فرد خردمند مشاهده کرد که قطره‌ای شبنم روی چمن و گل لاله‌ای نشسته است.
گفت ابری نبود در عالم
از کجا شد پدید این شبنم
هوش مصنوعی: گفتند که در عالم هیچ ابری وجود ندارد، پس این شبنم چگونه به وجود آمد؟
مرکز او ز شیب یا بالاست
میل طبع وجود او به کجاست
هوش مصنوعی: این جمله به این مسأله اشاره دارد که مرکز وجود یک شخص یا چیز ممکن است در جایی شیب‌دار یا بالاتر باشد و باید بررسی کرد که تمایل طبیعی آن وجود به کدام سمت است. به عبارت دیگر، به دنبال کشف ویژگی‌های ذاتی و نیات واقعی فرد یا شیء هستیم.
یک زمانی بدین سخن بگذشت
تاب مهر اوفتاد در کُه و دشت
هوش مصنوعی: مدتی پیش، این کلمات را بر زبان جاری کردم، زمانی که عشق او مانند خورشید در کوه‌ها و دشت‌ها غروب کرد.
قطرۀ ژاله دید آن سره مرد
که ز ناگاه قصد بالا کرد
هوش مصنوعی: قطره‌ی شبنم، آن مرد با عظمت را دید که ناگهان تصمیم گرفت به سمت بالا برود.
میل اودید چون بسوی سماست
کرد معلوم کز قبیل هواست
هوش مصنوعی: وقتی که تمایل به چیزی پیدا می‌کنی و به سمت آسمان می‌روی، مشخص می‌شود که این اشتیاق ناشی از خواسته‌های درونی توست.
تو ورای دو عالمی زنهار
تا نگیری در این نشیب قرار
هوش مصنوعی: تو فراتر از دو جهان هستی، پس مواظب باش که در این دشواری فرو نروی.
شهسواری به قوّت نظری
زان چو شاهان همیشه در سفری
هوش مصنوعی: یک پهلوان با قدرت تفکر و اندیشه‌اش، مانند پادشاهان همیشه در حال سفر و جستجو است.
از عمل وز نظر چو شاه و وزیر
گه به نخجیر و گاه در تدبیر
هوش مصنوعی: در عمل و نظر، همچون شاه و وزیر، گاهی در شکار و گاهی در تدبیر و تدبیرگری فعالیت می‌کنند.
چونکه رخش تو بر زمین بدوید
گرد کی زان به دامن تو رسید
هوش مصنوعی: وقتی چهره‌ی تو بر روی زمین درخشید و زیبایی‌ات را به نمایش گذاشت، دیگر نیازی نیست که نگران باشی که آیا زیبایی‌ات به دامن تو می‌رسد یا نه.
تا به منزل رسی به آسانی
دامن از گرد ره بیفشانی
هوش مصنوعی: برای اینکه به مقصدت به راحتی برسی، باید از گرد و غبار راهی که طی می‌کنی بگذری و دامن خود را تمیز نگه‌داری.
زان همه جست و جو برآسائی
نکنی کار و کارفرمائی
هوش مصنوعی: با تمام تلاش‌ها و کوشش‌هایی که می‌کنی، نباید از آرامش و راحتی خود بگذری و به خودت سخت بگیری.
بازدانی که تا که بودی تو
آتش شمع یا نه دودی تو
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که باید در نظر بگیریم که آیا تو در زندگی‌ات مثل شمع بودی که نور می‌دهد یا اینکه مانند دود هستی که در فضا پخش می‌شود و تاثیری ندارد. به عبارتی، فرد باید به نقش و تاثیر خود در زندگی و اطرافش بیندیشد.
لیک آن دانشت ندارد سود
که در آنجا نمیتوان افزود
هوش مصنوعی: اما دانشی که در آنجا باشد، فایده‌ای ندارد، زیرا نمی‌توان در آنجا چیزی به آن افزود.
این جهان است جای کسب کمال
جهل نفس خود است عین ضلال
هوش مصنوعی: این دنیا مکانی برای به دست آوردن کمال و رشد است، اما اگر انسان نتواند خود را بشناسد و به جهل خود آگاه نباشد، در واقع در گمراهی به سر می‌برد.