بخش ۵ - تحقیق
وحدتش نیست از قبیل شمار
برتر آمد ز اندک و بسیار
عدمی دان تعیّن اشیا
نیست از نیست شد به نیست جدا
جایز است امتیاز در اَعْدام
وی نه فرد است در حقیقت و نام
نیستیها به نیستی ممتاز
هرمحالی شده محل جواز
اعتبارات عقل دور اندیش
ذهنی و خارجیت آردپیش
من و تو، بی من و تو، ما و شماست
همه یک ذات و کثرت از اسماست
توئی تو نمود اوئی اوست
انا و انت عین نحن و هوست
عالم خلق و امر هر دو یکی است
وحدت و هستی من و تو یکی است
اصل اعداد بی مر واندک
یکی آمد چو بشمری یک یک
من ندانم که اندرین چه شک است
که دو در اصل خود دو بار یک است
ذات وحدت، صفات پس افعال
واحد است و عدد ز روی مثال
عشرات و مآت، باز الوف
همچو خط است و سطح و نقش حروف
آن زآحاد وز احد برخاست
وین هم ازنقطه و نُقَط برجاست
همچنین جسمها ز سطح و خط است
که مر آن را وجود از نقط است
سه موالید اگرچه از چار است
از یکی بودنش بناچار است
در هیولا و اصل انبازند
آن ز صورت بود که ممتازند
مکن ای خواجه درشمار غلط
تا نگردی به هر چهار غلط
هر یکی از مراتب اعداد
گشته مخصوص از آن علی الافراد
دارد اسما و خاصۀ بسیار
نکند عقل مر ورا انکار
سه در سه عداوت انگیزد
چاردر چار با هم آمیزد
لیکن این جمله خاصۀ احد است
مظهرش عقد و رتبۀ عدد است
باشد آن رتبه همچو شرط ظهور
زاهن و سنگ گشت پیدا نور
حکم شرعی خواص آن رُتَب است
روز روشن در اندرون شب است
سایه هم ظلمت است با خورشید
گرچه ننمود جز به روز سپید
بر تو بگشود سرّ این مشکل
سرّ معنی «کیف مد الظل»
صورت عکس تو در آئینه
نه توئی و نه او هر آئینه
عدم آئینه، ممکن آن عکس است
بحقیقت همه جهان عکس است
عکس آئینه گرچه هست هزار
صورت از وی کجا شود بسیار
خاصه اینجا که آینهست عدم
هستی ونیستی، چه بیش و چه کم
عدم آئینه، آینه عدم است
که حدث در مقابل قدم است
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
وحدتش نیست از قبیل شمار
برتر آمد ز اندک و بسیار
هوش مصنوعی: وجود یکتای الهی به گونهای نیست که بتوان آن را با عدد و شمارش مقایسه کرد؛ او از هر چیزی فراتر است و نمیتوان او را در قالب کمیتهای کم و زیاد جای داد.
عدمی دان تعیّن اشیا
نیست از نیست شد به نیست جدا
هوش مصنوعی: عدم به معنای نبود، به هیچ وجه وجود اشیاء را نشان نمیدهد؛ چرا که از نبود، چیزی جدا نمیشود.
جایز است امتیاز در اَعْدام
وی نه فرد است در حقیقت و نام
هوش مصنوعی: این به این معناست که ممکن است انسانها در ظاهر و ویژگیهای خارجی با یکدیگر تفاوتهایی داشته باشند، اما در حقیقت، این تفاوتها اهمیت چندانی ندارند و همهی انسانها در اصل یکسان هستند.
نیستیها به نیستی ممتاز
هرمحالی شده محل جواز
هوش مصنوعی: نیستها به نوعی از نیستی ممتاز تبدیل شدهاند و اکنون جایی برای ورود و اعتبار دارند.
اعتبارات عقل دور اندیش
ذهنی و خارجیت آردپیش
هوش مصنوعی: عقل دوراندیش و منطقی میتواند به ما درک عمیقتری از واقعیتهای موجود بدهد و به تدبیر در امور زندگیمان کمک کند.
من و تو، بی من و تو، ما و شماست
همه یک ذات و کثرت از اسماست
هوش مصنوعی: ما و شما به نوعی یکی هستیم، در حالی که وجودهای متفاوتی داریم. تمام این اختلافات تنها از نامها و صفات ناشی میشود.
توئی تو نمود اوئی اوست
انا و انت عین نحن و هوست
هوش مصنوعی: تو خود تویی و او نیز هست. من و تو بی نقصیم و او هم همینطور.
عالم خلق و امر هر دو یکی است
وحدت و هستی من و تو یکی است
هوش مصنوعی: آفرینش و تدبیر جهان، هر دو به یک حقیقت وابسته هستند. وجود من و تو نیز در اصل یکسان و همپیوند است.
اصل اعداد بی مر واندک
یکی آمد چو بشمری یک یک
هوش مصنوعی: عددها به طور بنیادی بینهایت هستند و زمانی که یکی از آنها را بشماری، از عددهای دیگر کم نمیشود.
من ندانم که اندرین چه شک است
که دو در اصل خود دو بار یک است
هوش مصنوعی: من نمیدانم که در این چه دغدغهای وجود دارد، زیرا در اصل دو چیز در واقع یکی هستند.
ذات وحدت، صفات پس افعال
واحد است و عدد ز روی مثال
هوش مصنوعی: وجود اصلی و واحد، ویژگیها و ویژگیهای خود را به صورت یکتا و منحصر به فرد بروز میدهد، و مفهوم تعداد و عدد تنها از روی نمونههای مختلف قابل درک است.
عشرات و مآت، باز الوف
همچو خط است و سطح و نقش حروف
هوش مصنوعی: در این بیت اشاره شده که مانند عددها و حروف که به صورت خط و سطح بر روی کاغذ نوشته میشوند، ارتباطات و روابط انسانی نیز میتواند به شکلی مشابه شکل بگیرد. زندگی و ارتباطات از الگوها و خطوط مختلفی تشکیل شده که میتوان آنها را درک و تفسیر کرد.
آن زآحاد وز احد برخاست
وین هم ازنقطه و نُقَط برجاست
هوش مصنوعی: این جمله اشاره به این دارد که یکی از آنها از فردیتها و جزئیات برخاسته و دیگری نیز از نقطهها و نشانهها گرفته شده است. به نوعی میتوان گفت که یکی از آنها به وحدت و اصل واحد مربوط میشود و دیگری به تفکیکها و مشخصات اشاره دارد.
همچنین جسمها ز سطح و خط است
که مر آن را وجود از نقط است
هوش مصنوعی: جسمها از خط و سطح تشکیل شدهاند و وجود آنها به نقطهای باز میگردد.
سه موالید اگرچه از چار است
از یکی بودنش بناچار است
هوش مصنوعی: هرچند که سه موجودیت مختلف وجود دارند، اما از آنجایی که همه آنها از یک منبع مشترک نشأت میگیرند، به ناچار به یکدیگر مرتبط هستند.
در هیولا و اصل انبازند
آن ز صورت بود که ممتازند
هوش مصنوعی: در این دنیا، شکلی از موجودات وجود دارد که بر اساس ویژگیهای ظاهری و بنیادی آنها از یکدیگر متمایز میشوند. در واقع، تفاوتها و ویژگیهای ظاهری آنها نمایانگر هویت اصلی و متفاوتی است که دارند.
مکن ای خواجه درشمار غلط
تا نگردی به هر چهار غلط
هوش مصنوعی: ای آقا، در اشتباهات خود شتاب نکن، زیرا ممکن است به جای تصحیح، به چهار نوع اشتباه دچار شوی.
هر یکی از مراتب اعداد
گشته مخصوص از آن علی الافراد
هوش مصنوعی: هر یک از سطوح و جایگاههای عددی، به طور خاص و منحصر به فرد به یکدیگر تعلق دارد.
دارد اسما و خاصۀ بسیار
نکند عقل مر ورا انکار
هوش مصنوعی: عقل نمیتواند ویژگیها و نامهای بسیاری که دارد را انکار کند.
سه در سه عداوت انگیزد
چاردر چار با هم آمیزد
هوش مصنوعی: وقتی سه نفر به یکدیگر کینه ورزی کنند، این عداوت شدت مییابد و چهار نفر با هم میتوانند بهتر ارتباط برقرار کنند و با هم باشند.
لیکن این جمله خاصۀ احد است
مظهرش عقد و رتبۀ عدد است
هوش مصنوعی: اما این جمله ویژگی خاص خداوند است که تجلی آن در شکل و مرتبه عدد نمایان میشود.
باشد آن رتبه همچو شرط ظهور
زاهن و سنگ گشت پیدا نور
هوش مصنوعی: رتبهای که مانند شرط ظهور است، به گونهای است که از دل زاهن و سنگ، نور آشکار میشود.
حکم شرعی خواص آن رُتَب است
روز روشن در اندرون شب است
هوش مصنوعی: حکمهای شرعی نتیجههای خاصی دارند که مانند روشنایی روز در دل شب به وضوح مشخص است.
سایه هم ظلمت است با خورشید
گرچه ننمود جز به روز سپید
هوش مصنوعی: سایه هم نماد تاریکی است، حتی اگر در کنار خورشید قرار داشته باشد، زیرا فقط در روز روشن خود را نشان میدهد.
بر تو بگشود سرّ این مشکل
سرّ معنی «کیف مد الظل»
هوش مصنوعی: معنای این مشکل را برای تو روشن کردم و راز چگونگی سایه را توضیح دادم.
صورت عکس تو در آئینه
نه توئی و نه او هر آئینه
هوش مصنوعی: تصویر تو در آینه نه تو هستی و نه خود آینه.
عدم آئینه، ممکن آن عکس است
بحقیقت همه جهان عکس است
هوش مصنوعی: عدم به عنوان یک آئینه عمل میکند و ممکن است در آن عکس وجود داشته باشد. در واقع، کل جهان در حقیقت فقط تصویری از این عکس است.
عکس آئینه گرچه هست هزار
صورت از وی کجا شود بسیار
هوش مصنوعی: عکس آینه هرچند تصویرهای زیادی از خودش نشان میدهد، اما در واقع تنها یک تصویر دارد و نمیتواند به تعداد زیاد، حقیقت را نمایان کند.
خاصه اینجا که آینهست عدم
هستی ونیستی، چه بیش و چه کم
هوش مصنوعی: بهویژه در اینجا که آینه است، فقدان وجود و عدم وجود وجود دارد، چه زیاد و چه کم.
عدم آئینه، آینه عدم است
که حدث در مقابل قدم است
هوش مصنوعی: عدم میتواند به عنوان آینهای برای خود عدم در نظر گرفته شود، چون پدیدههای تازه یا حادثهها در برابر وجود اولیه قرار میگیرند.