گنجور

بخش ۶ - در تحقیق نماز

خشوع مومنان جان نماز است
از آن معنی که با او دوست راز است
اگر از جان و دل با حق به رازی
یقین می‌دان که دایم در نمازی
اگر چه افضل طاعت نماز است
فضیلت بیشتر اندر نیاز است
مصلی را فلاح اندر خشوع‌ست
خشوع دوستان در عین جوع‌ست
ازیرا جوع باشد قوت مردان
شکم چون پر شود می‌دان ز شیطان
ببُر از خلق و با حق گیر پیوند
به کلّی اقتدا کن رکعتی چند
ز اول بفکن این دنیا پس سر
پس آن گاهی بگو الله اکبر
ز خاطر دور کن افعال مَنهی
به قول و فعل گو وجّهت وجهی
چو استادی دوانستی که جای‌ست
به هر سویی که روی آری خدای‌ست
چو میدانی که نیت چیست باری
به نیت کن چو خواهی کرد کاری
قرائت چیست با حق راز گفتن
نیاز خویش با حق باز گفتن
حضور قلب می‌باید در این کار
اگر داری وگرنه رو به دست آر
اگر چه ما نمازی می‌گزاریم
ولی در وی حضور دل نداریم
خداوندا حضوری بخش ما را
اجابت کن به فضلت این دعا را
تو را تا بود تو اندر وجود است
تنت فارق چو شیطان از سجود است
ولی چون بود خود را ترک کردی
برو کن سجده اکنون زانکه مردی
برو نیت نکو کن پس قدم نه
که نیت مومنان را از عمل به
نماز پنج وقتی سهل باشد
توان کردن چون این کس اهل باشد
نماز مومنان این بُد که گفتم
به یک معنی و دیگرها نهفتم
نماز مخلصان برتر از این‌ست
ندانستی‌ش پنداری همین است
نمازی کان به حق دین را ستون‌ست
یقین می‌دان صلوه دائمون‌ست
بسی خفتی کنون برخیز از خواب
جماعت فوت خواهد گشت دریاب
نخست از فاتحه بشناس خود را
بخوان پس قل هو الله احد را
نماز معنوی زان علی بود
که جان او ز نور حق جلی بود
که پیکان برکشیدش مرد از پای
نجنبید از حضور خویش از جای
تو هم گر عابدی بگذار عادت
که این‌ست ای اخی سر عبادت
نمازی کز سر صدق و صفا نیست
اگر در کعبه بگذاری روا نیست
مکن سهو نمازت در ره دین
بخوان یک راه ویل للمصلین
نمازی کان به سهو آری تمامت
جزایش ویل باشد در قیامت
برو جان پد بشنو ز محمود
کز اینش جز نصیحت نیست مقصود
نماز از صدق کن کان‌ست اولی
که تا یابی جزایش قرب مولی

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: علی پی‌سپار

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

حاشیه ها

1393/03/17 19:06
حمیدرضا

سلام،
در مصرع: برو جان پد بشنو ز محمود
به نظر میاید که باید "پدر" باشد، و "ر" تایپ نشده است. از لحاظه آهنگین هم باید پدر باشد و الا مصرع از وزن میافتد.
با تشکر

1396/01/08 09:04
امیرعلی داودپور

شیخ محمود شبستری در اینجا ضمن اشاره به چند شایعه از جمله کشیدن تیر از پای علی در حین نماز که البته میدانید خون نماز را باطل میکند و برخی اشاره به نماز سنت از جمله رکعت رفتن که نماز تن است آن را نزدیکی به مولا میداند. من از خداوند به خود نزدیکتر نمیدانم و گمان نمیکنم با رکعت رفتن قلب خدای تبارک و تعالی به من نرم تر شود اگر شده بود سوریه و ایران و عراق و افغانستان چنین نبود. خم کردن سر طرف عربستان مذموم و ناپسند است که صاحبان آن خانه مهمان کشند چه در دوره آقای خمینی که صاحب حکومت بود بعد از کشتار حجاج این عمل یعنی رکوع و سجود به طرف خانه مهمان کش را تقبیح نکرد جه در زمان ما در رمی جمرات هزاران نفر کشته شدند و هنچنین در خانه کعبه. لذا از مراتب جهالت است که خانه خداوند را مهمان کش و غریب کش بدانیم و هم صفت قداست را به او بدهیم.

1397/06/30 12:08
محمد

سلام خدمت خوانندگان محترم.
در شعر اشاره زیبایی به حالت معنوی مولا علی ع در هنگام نماز شده است،که وقتی تیر را از پای ایشان در می آورند، حضرت متوجه درد نمی شوند و آنقدر روحشان غرق در لذت عبادت خداست که از جسم غافل است.البته میتوان به گونه ای دیگر تعبیر کرد که شاید حضرت درد را احساس می کردند اما ایستادن برای اقامه نماز در پیشگاه قادر مطلق و در منظر چشمان علی چنان عظمت و جایگاهی دارد که حضرت حاضر نمی شود در این حال باشکوه،درد زخم را به چهره بیاورد و در مقابل جانان خم به ابرو بیاورد،باری مردان بزرگ ،اسرار بزرگ دارند و کارهای بزرگ انجام می دهند هر چند شاید با عقل و درک ما قابل ادراک نباشد.البته ممکن است خون باعث ابطال نماز شود که این منافاتی با موضوع ندارد و در اینصورت دوباره میتوان نماز را به جای آورد.
مطلب دوم:
اگر کسی خانه شما را غصب کند و در آن خانه جای بگیرد و شما را بیرون کند آیا شما او را صاحب خانه ی خود میدانید.قرآن که کتاب برحق آسمانی است کعبه را اولین خانه ای معرفی می کند که در روی زمین برای عبادت خدا بنا شده است.
آل عمران-96
إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبَارَکًا وَهُدًی لِّلْعَالَمِینَ
ﻳﻘﻴﻨﺎً ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﻱ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻱ [ ﻧﻴﺎﻳﺶ ﻭ ﻋﺒﺎﺩﺕ ] ﻣﺮﺩم ﻧﻬﺎﺩﻩ ﺷﺪ ، ﻫﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻣﻜﻪ ﺍﺳﺖ ، ﻛﻪ ﭘﺮ ﺑﺮﻛﺖ ﻭ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﺑﺮﺍﻱ ﺟﻬﺎﻧﻴﺎﻥ ﺍﺳﺖ .
پس شایسته نیست که غاصبان بنای توحید را مالک آن بدانیم.آنها که مومنان را در خانه ی خداوند به خاک و خون کشیدند،دشمنان خدا و بندگان خدایند.ما کعبه را نشانه ای میدانیم از وحدانیت خداوند و همه برای خداوند یکتا و به فرمان او به سوی کعبه سر به خاک می گذاریم، در حالیکه میدانیم خداوند در همه جا هست و دربند مکان و زمان نیست.
سجده اوج پرواز عاشقیست که به درگاه معشوق رسیدست و سِرِّ این معما فاش شدنی نیست مگر برای طالب آن.
آیا تا به حال تلاتم روزگار و بالا و پایین شدن آن به تنگ آمده اید،آیا شده است که تمام تدبیرها و برنامه ریزی هایتان ،جواب معکوس دهد.
این جمله ساده را چند بار تکرار کرده اید:((چی میخواستیم، چی شد))
آری دست خداوند بالای همه دستهاست و اراده ی او فوق همه ی اراده هاست. در بارگاه چنین قادر دانا و توانایی چه کاری برتر از ابراز ناتوانی و عجز میتوان کرد.و آیا سجده در برابر این قادر مطلق اوج اتصال به منبع دانایی و توانایی نیست.جهل آن است که جایگاه خود را نشناسی و بیهوده چون کسانی که قطره ای از باده خورده اند در کوی و بام عربده بکشی و لاف مستی سر دهی.