گنجور

بخش ۳ - حکایت

چه نیکو گفت آن پیر سخندان
بدان عامی سرگردان و حیران
که صوفی و امام و شیخ و زاهد
سه ماهه دار و قرآن خوان و عابد
مرقع‌پوش و صاحب تاج و کشکول
میان مردمان گردیده مقبول
خطیب و واعظ و مفتی و قاضی
مدبر بر وقوف حال و ماضی
همه گشتی و شد کارت به سامان
کنون وقت‌ست اگر گردی مسلمان
مسلمانی ورای این مقام است
بگویم با تو رمزی کان کدام است
به کس مپسند آنچت نیست درخور
مسلمانی همین است ای برادر
ولی ایمان ورای این و آن‌ست
که ایمان علم خاص الخاص جان‌ست
چو بشناسی یقین تو این معانی
حقیقت سر ایمان را بدانی

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: علی پی‌سپار

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

حاشیه ها

1393/12/14 20:03
پوریا

سلام و ممنون از سایت بی نظیرتون
سوال اینکه چرا قافیه بیت 8 همخونی نداره؟ آیا اصل شعر به همین شکله؟

1393/12/14 23:03
merce

پوریای گرامی
سوال کردی چرا قافیه بیت 8 همخونی نداره؟ آیا اصل شعر به همین شکله؟
همخوانی دارد ، اصل شعر به همین شکل است
منتها اگر خور را خَر بخوانی ، ولی معنا همان خور است
با احترام
مرسده

1394/02/10 02:05
محمود

با سلام خانم مرسده . شما بیت هفتم رو در جواب به سوال پوریا توضیح دادید . یا اینکه منظور پوریا این بیت بوده

1394/02/10 10:05
merce

پوریای گرامی
با درود
اشتباه از من است
با پوزش
مرسده

1394/02/10 10:05
merce

جناب محمود گرامی
ممنون که اشتباه مرا گوشزد کردید
با درود
مرسده

1394/02/11 00:05
محمود

مرسده محترم قابلی نداشت و نیاز به قدردانی نبود . متشکرم از پیگیری مکررت در این سایت با ارزش . آرزوی بهترینها را برایت دارم

1399/06/08 14:09
رهرو گمراه

آخر این چه آرایه ی ادبیست؟ اصلا زیبایی از بین میرود اگر خور را خر بخانیم ، هیچگاه این تکنیک را در نیافتم