شمارهٔ ۷۸
ای ز روی تو گرفته چهرهٔ خوبی جمال
یافته از صورت تو بدر نیکویی کمال
رسم مه خود محو شد، خورشید همچون دایره
پیش روی خوب تو یک نقطه باشد همچو خال
در مقام جلوه اندر مرغزار حسن تو
هر تذروی صد دم طاوس دارد زیر بال
گر بکویت راه یابد مشک بیز آید صبا
ور ز زلفت بوی گیرد عنبر افشاند شمال
نزد باغ حسن او ای غنچه منما روی گل
پیش سلطان رخش ای لاله مگشا چتر آل
تا مثال روی تو پیدا شد اندر سر ماه
بی دل ای دلبر چو تمثالیم و بی جان چون خیال
بر امید قرب تو داریم تا صبح اجل
در شب هجر تو وقتی خوشتر از روز وصال
تا بر افروزد بوصفت شمع فکر اندر ضمیر
طبع وقادم کند هر دم چو آتش اشتعال
عشق ما را محو کرد و رسم او خود این بود
سوخت آن کوکب که با خورشید دارد اتصال
از فنای جان ندارد بیم عاشق در طریق
وز هلاک تن ندارد باک حیدر در قتال
هرکه عاشق گشت و کرد از بهر جانان چار چیز
محو رسم و رفع عادت ترک جان و بذل مال
جامع اسرار حق همچون کتاب الله شود
واهل رحمت در امور از روی او گیرند فال
گرچه نامت مرد باشد عاشقی دعوی مکن
کاندرین میدان چو تو مردی نباشد در رجال
نفس سرکش چون تواند ساخت با اندوه عشق
کی تواند خورد اگر با سک بود نان در جوال
غم خور و در هر نفس انعام بین از ذوالمنن
ره رو و در هر قدم اکرام بین از ذوالجلال
طعنه ای عالم مزن در باب درویشان ازآنک
حالشان فصلیست بیرون از کتاب قیل و قال
گر کمال خویش خواهی گام زن وز ره ممان
زآنکه چون در سیر باشد بدر خواهد شد هلال
تا تویی ای سیف فرغانی ازین پس در سخن
زین نمط مگذر که بعد از حق نباشد جز ضلال
در سماع از گفتهٔ تو شورها خواهند کرد
دم بدم ارباب وجد و هر نفس اصحاب حال
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای ز روی تو گرفته چهرهٔ خوبی جمال
یافته از صورت تو بدر نیکویی کمال
هوش مصنوعی: چهرهٔ زیبای تو باعث شده که هر چیز دیگری در زیبایی با آن مقایسه شود و از کمالات تو الهام بگیرد.
رسم مه خود محو شد، خورشید همچون دایره
پیش روی خوب تو یک نقطه باشد همچو خال
هوش مصنوعی: بهطور کلی، در این بیت شاعر به زیبایی و درخشش معشوق اشاره میکند. او میگوید که وقتی زیبایی معشوق را تماشا میکند، نور و درخشش خورشید در مقایسه با آن زیبایی محو میشود و مانند یک نقطه یا خال کوچک در مقابل چهره او به نظر میرسد. در واقع، معشوق آنقدر زیباست که سایر منابع نور و زیبایی در برابر او کمرنگ و ناچیز به نظر میآیند.
در مقام جلوه اندر مرغزار حسن تو
هر تذروی صد دم طاوس دارد زیر بال
هوش مصنوعی: در جایگاه زیبایی تو در چمنزار، هر زیبایی مثل طاووس، زیر بالش، صد دم دارد.
گر بکویت راه یابد مشک بیز آید صبا
ور ز زلفت بوی گیرد عنبر افشاند شمال
هوش مصنوعی: اگر بادی به سمت تو بیفتد، بوی مشک به همراه میآورد و اگر بویی از موهایت بگیرد، باد شمال عطر عنبر پراکنده میکند.
نزد باغ حسن او ای غنچه منما روی گل
پیش سلطان رخش ای لاله مگشا چتر آل
هوش مصنوعی: به باغ زیبایی او نرو، ای غنچه! در حضور سلطان جمالش، از گل نرمی نکن. ای لاله، چتر زیباییات را نگشای!
تا مثال روی تو پیدا شد اندر سر ماه
بی دل ای دلبر چو تمثالیم و بی جان چون خیال
هوش مصنوعی: تا وقتی که تصویر زیبای تو در ذهنم نمایان شد، ای محبوب بینظیر، ما مانند تصویری از ماه هستیم که بیروح و از جان تهیایم.
بر امید قرب تو داریم تا صبح اجل
در شب هجر تو وقتی خوشتر از روز وصال
هوش مصنوعی: ما تا زمان مرگ در انتظار نزدیکی تو هستیم، و در شب جدایی از تو لحظاتی شیرینتر از روزی که در کنار تو باشیم را تجربه میکنیم.
تا بر افروزد بوصفت شمع فکر اندر ضمیر
طبع وقادم کند هر دم چو آتش اشتعال
هوش مصنوعی: شمع خیال روشن میشود و ذهن را روشن میکند، مانند آتش که همیشه در حال شعلهور شدن است.
عشق ما را محو کرد و رسم او خود این بود
سوخت آن کوکب که با خورشید دارد اتصال
هوش مصنوعی: عشق ما را به شدت تحت تأثیر قرار داد و این از ویژگیهای او بود که آن ستارهای که با خورشید ارتباط دارد، نابود شد.
از فنای جان ندارد بیم عاشق در طریق
وز هلاک تن ندارد باک حیدر در قتال
هوش مصنوعی: عاشق در راه خود نگران از دست دادن جانش نیست و حیدر در میدان جنگ از خطر مرگ بدنش نمیترسد.
هرکه عاشق گشت و کرد از بهر جانان چار چیز
محو رسم و رفع عادت ترک جان و بذل مال
هوش مصنوعی: هر کسی که عاشق شود و برای محبوبش چهار چیز را فراموش کند، به عبارت دیگر، عادتهایش را ترک کند، جانش را فدای او کند و مال و داراییاش را ببخشد.
جامع اسرار حق همچون کتاب الله شود
واهل رحمت در امور از روی او گیرند فال
هوش مصنوعی: کسانی که به عمق معانی الهی دست پیدا میکنند، مانند کتاب مقدس، به رازها و اسرار خدایی آگاه میشوند و آنگاه اهل رحمت و فیض الهی در کارها و امور زندگی از این معارف بهره میبرند.
گرچه نامت مرد باشد عاشقی دعوی مکن
کاندرین میدان چو تو مردی نباشد در رجال
هوش مصنوعی: اگرچه نام تو مردانه است، اما در عشق ادعایی نکن، زیرا در این میدان، هیچکس به اندازه تو مردی وجود ندارد.
نفس سرکش چون تواند ساخت با اندوه عشق
کی تواند خورد اگر با سک بود نان در جوال
هوش مصنوعی: نفس سرکش انسان چگونه میتواند با اندوه عشق کنار بیاید؟ اگر سعادتی در زندگی وجود داشته باشد، مثل نانی که در کیسه است، چگونه میتواند آن را بخورد؟
غم خور و در هر نفس انعام بین از ذوالمنن
ره رو و در هر قدم اکرام بین از ذوالجلال
هوش مصنوعی: در زندگیات غم را فراموش کن و در هر لحظه نعمتهای خداوند را مشاهده کن. با همراهی او به راهت ادامه بده و در هر قدمی که برمیداری، بزرگی و احترام خدا را ببین.
طعنه ای عالم مزن در باب درویشان ازآنک
حالشان فصلیست بیرون از کتاب قیل و قال
هوش مصنوعی: به دیگران طعنه نزن که درویشان چه وضعیتی دارند، زیرا حال آنها فراتر از مباحث و جدلهای نوشته شده در کتابهاست.
گر کمال خویش خواهی گام زن وز ره ممان
زآنکه چون در سیر باشد بدر خواهد شد هلال
هوش مصنوعی: اگر به دنبال کمال و بالندگی خود هستی، باید قدم برداری و از مسیر خارج نشوی؛ زیرا اگر در مسیر درست حرکت کنی، به زودی درخشش و موفقیت به تو خواهد رسید.
تا تویی ای سیف فرغانی ازین پس در سخن
زین نمط مگذر که بعد از حق نباشد جز ضلال
هوش مصنوعی: ای سیف فرغانی، از این به بعد در گفتارت از این نوع سخنان دوری کن، چرا که بعد از حقیقت، تنها گمراهی باقی نمیماند.
در سماع از گفتهٔ تو شورها خواهند کرد
دم بدم ارباب وجد و هر نفس اصحاب حال
هوش مصنوعی: در هنگام رقص و شادی بر اثر سخنان تو، هر لحظه کسانی که در حال عرفانی هستند شور و هیجان خواهند داشت و حالتشان تغییر خواهد کرد.