گنجور

شمارهٔ ۶۵

ای پسر انده دنیا بدل شاد مگیر
بنده او شو و غم در دل آزاد مگیر
برو از شام سوی مکه ببین شهر ثمود
در بنا کردن خانه صفت عاد مگیر
ای تو از بهر بریشم زده در دنیا چنگ
گر نه ای نای برو از دم او باد مگیر
دادهٔ خویش چو می بازستاند ایام
دست بگشای و بده و آنچه بتو داد مگیر
برتر از صدرالوفی بدرم وقت کرم
منشین زیر کس و خانه آحاد مگیر
مال و جاه از پی آنست که خیری بکنی
چون بکعبه نخوهی شد شتر و زاد مگیر
زاد ره ساز و بدرویش بده فضلهٔ مال
حق مسکین برسان وآنکه ز تو زاد مگیر
هرگز اولاد {تو} بعد از تو غم تو نخورند
زر بشادی خور و در دل غم اولاد مگیر
مال شیرین و تویی خسرو و فرهاد فقیر
سوی شیرین ره آمد شد فرهاد مگیر
من چو استاد خرد می دهمت چندین پند
منع بی وجه مکن نکته بر استاد مگیر
سیف فرغانی در شعر اگرت گوید وعظ
وعظ او گوش کن و شعر ورا باد مگیر

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای پسر انده دنیا بدل شاد مگیر
بنده او شو و غم در دل آزاد مگیر
هوش مصنوعی: ای پسر، در دنیا غمگین نباش و به ظاهر شادی نکن. بنده‌ی خدا باش و از اندوه در دل خود نگه‌داری نکن.
برو از شام سوی مکه ببین شهر ثمود
در بنا کردن خانه صفت عاد مگیر
هوش مصنوعی: به سفر برو از شام به سمت مکه و شهر ثمود را مشاهده کن که چگونه منزل‌های خود را بنا کردند، ولی مثل قوم عاد به ساخت‌وساز نپرداز.
ای تو از بهر بریشم زده در دنیا چنگ
گر نه ای نای برو از دم او باد مگیر
هوش مصنوعی: ای کسی که برای من در دنیا زحمت کشیده‌ای، اگر خود را به من نشان ندهی، پس بگذار که دیگران هم از وجود تو بهره‌مند نشوند.
دادهٔ خویش چو می بازستاند ایام
دست بگشای و بده و آنچه بتو داد مگیر
هوش مصنوعی: اگر روزگار آنچه را که از توست بگیرد، دستت را بگشا و ببخشای، و چیزی را که به تو داده‌اند، از خود نگیر.
برتر از صدرالوفی بدرم وقت کرم
منشین زیر کس و خانه آحاد مگیر
هوش مصنوعی: بهتر از مرتبه‌های بالا در زمان بخشندگی من زیر سایه هیچکس و در خانه‌های معمولی نمان.
مال و جاه از پی آنست که خیری بکنی
چون بکعبه نخوهی شد شتر و زاد مگیر
هوش مصنوعی: دارایی و مقام از این روست که خیری به دیگران برسانی، چون به سراغ کعبه نروی، شتر و بار را نخواهی داشت.
زاد ره ساز و بدرویش بده فضلهٔ مال
حق مسکین برسان وآنکه ز تو زاد مگیر
هوش مصنوعی: برو و راهی برای هموار کردن زندگی دیگران فراهم کن و به نیازمندان کمک کن. از کسی که چیزی از تو نمی‌خواهد نیز چیزی نستان.
هرگز اولاد {تو} بعد از تو غم تو نخورند
زر بشادی خور و در دل غم اولاد مگیر
هوش مصنوعی: هرگز فرزندان تو بعد از تو غم تو را نخورند، پس به شادی بپرداز و در دل خود برای فرزندان احساس غم نکن.
مال شیرین و تویی خسرو و فرهاد فقیر
سوی شیرین ره آمد شد فرهاد مگیر
هوش مصنوعی: مال شیرین و تو خسرو و فرهاد در فقر به سر می‌برد. فرهاد به سوی شیرین می‌آید، پس باید از فرهاد کم نکنی.
من چو استاد خرد می دهمت چندین پند
منع بی وجه مکن نکته بر استاد مگیر
هوش مصنوعی: من به تو نکات زیادی می‌آموزم، اما بی‌دلیل به استاد ایراد نگیر و از او نکته‌ای نگیر.
سیف فرغانی در شعر اگرت گوید وعظ
وعظ او گوش کن و شعر ورا باد مگیر
هوش مصنوعی: اگر سیف فرغانی در شعرش پند و نصیحتی می‌دهد، به نصیحت او گوش کن و شعرش را بی‌اهمیت نگذار.