گنجور

شمارهٔ ۵۸ - قطعه ٧

روی در زیر سمش کرد بساطی، چو فگند
بار ابریشم خود بر خر چوبین طنبور
گر بکام تو رسد تلخ، مکن روی ترش
کآب شیرین نخورد تشنه ازین مشرب شور
جهد کن تا بسلامت بکناری برسی
این جهان بحر عمیقست و کنارش لب گور
ترک دنیا بارادت نکند جاهل ازآنک
بکراهت بدر آید ز علف زار ستور
سیف فرغانی این قطعه برای خود گفت
کای شده از پی جامه ز لباس دین عور

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

روی در زیر سمش کرد بساطی، چو فگند
بار ابریشم خود بر خر چوبین طنبور
هوش مصنوعی: در زیر پایش، بساطی پهن کرد، همچنان که وقتی که بار ابریشم خود را بر خر چوبی می‌نهند.
گر بکام تو رسد تلخ، مکن روی ترش
کآب شیرین نخورد تشنه ازین مشرب شور
هوش مصنوعی: اگر به خواسته‌ات رسیدی و تلخی را تجربه کردی، نباید ناراحت و ترش‌رو باشی؛ چرا که تشنه از این چشمه شور، آب شیرین نخواهد نوشید.
جهد کن تا بسلامت بکناری برسی
این جهان بحر عمیقست و کنارش لب گور
هوش مصنوعی: تلاش کن تا به سلامت به مقصد برسی، زیرا این دنیا مانند دریای عمیقی است و کنار آن، لب گور قرار دارد.
ترک دنیا بارادت نکند جاهل ازآنک
بکراهت بدر آید ز علف زار ستور
هوش مصنوعی: انسان‌های نادان به خاطر بی‌توجهی به دنیای مادی، نمی‌توانند زندگی را به خوبی تجربه کنند، چرا که مانند یک حیوان که به دشت نمی‌تواند برود، گرفتار محدودیت‌های خود هستند.
سیف فرغانی این قطعه برای خود گفت
کای شده از پی جامه ز لباس دین عور
هوش مصنوعی: سیف فرغانی در این قطعه به این موضوع اشاره می‌کند که عذری برای پوشیدن لباس دین نداشته و در واقع برهنه از این مطالب درستی که در زندگی وجود دارد به نظر می‌رسد. او به نوعی احساس می‌کند که در پی جامه‌ای از اصول دینی، از حقیقت و واقعیت دور افتاده است.