شمارهٔ ۵۲
چند گفتم که فراموش کنم صحبت یار
یاد او می دهدم رنگ گل و بوی بهار
بلبل از وصلت گل بانگ برآورده چنانک
در چمن ناله کند مرغ جدا مانده ز یار
چون ز چنگ غمش آهنگ فغان پست کنم
خاصه این لحظه که صد ناله برآمد ز هزار
من چرا باشم خاموش چو بلبل کاکنون
حسن رخسار گل افزود جمال گلزار
باغ را آب فزوده لب جوی از سبزه
دم طاوس نموده سر شاخ از اشجار
زآتش لاله علمدار شده دامن طور
شاخ چون جیب کلیمست محل انوار
دست قدرت که ورا نامیه چون انگشتست
بر سر شاخ گل از غنچه نهاده دستار
آب روی چمن افزوده بنزد مردم
شبنم قطره صفت بر گل آتش رخسار
لاله بر دامن سبزه است بدان سان گویی
که بشنگرف کسی نقطه زند بر زنگار
رعد تا صور دمیدست و زمین زنده شده
همبر سدره و طوبیست درخت از ازهار
راست چون مردهٔ مبعوث دگر باره بیافت
کسوهٔ نو ز ریاحین چمن کهنه شعار
حوریانند ریاحین و بساتین چو بهشت
وقت آنست که جانان بنماید دیدار
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چند گفتم که فراموش کنم صحبت یار
یاد او می دهدم رنگ گل و بوی بهار
هوش مصنوعی: چند بار تلاش کردم تا صحبت معشوق را فراموش کنم، اما یاد او همواره در ذهنم باقی است، به گونهای که مانند رنگ گل و بوی بهار در وجودم احساس میشود.
بلبل از وصلت گل بانگ برآورده چنانک
در چمن ناله کند مرغ جدا مانده ز یار
هوش مصنوعی: در باغ، بلبل به شادی از وصال گل آواز میخواند، در حالی که مرغی که از یارش جدا شده، در چمن به غم و ناله مشغول است.
چون ز چنگ غمش آهنگ فغان پست کنم
خاصه این لحظه که صد ناله برآمد ز هزار
هوش مصنوعی: وقتی که از درد و غمش فریاد میزنم، مخصوصاً در این لحظه که صد ناله و آه از دل هزاران نفر برخاسته است، احساس میکنم نیاز دارم که صدای خود را به پایین بیاورم و آرامش پیدا کنم.
من چرا باشم خاموش چو بلبل کاکنون
حسن رخسار گل افزود جمال گلزار
هوش مصنوعی: چرا من باید خاموش باشم مانند بلبل، در حالی که اکنون زیبایی چهره گل، زیبایی باغ را افزایش داده است؟
باغ را آب فزوده لب جوی از سبزه
دم طاوس نموده سر شاخ از اشجار
هوش مصنوعی: باغ به خاطر آب زیاد، به حیات و سرسبزی بیشتری رسیده است و کنار جوی، با سبزههایی همچون دم طاووس زینت یافته و درختان نیز سرسبز و پرطراوت شدهاند.
زآتش لاله علمدار شده دامن طور
شاخ چون جیب کلیمست محل انوار
هوش مصنوعی: از آتش لاله، پرچمدار شده است، دامن کوه طور که همچون جیب حضرت کلیم، محل تابش نورهاست.
دست قدرت که ورا نامیه چون انگشتست
بر سر شاخ گل از غنچه نهاده دستار
هوش مصنوعی: دست قدرت مانند انگشتی است که بر روی گل هایی که از غنچه شکفته شدهاند، قرار گرفته است.
آب روی چمن افزوده بنزد مردم
شبنم قطره صفت بر گل آتش رخسار
هوش مصنوعی: با نزدیک شدن به صبح، بر روی چمنها، قطرات شبنم مانند مروارید درخشیده و وجود گلها را زیباتر کرده است. آتش و گرمی چهرهها نیز به این زیبایی افزوده میشود.
لاله بر دامن سبزه است بدان سان گویی
که بشنگرف کسی نقطه زند بر زنگار
هوش مصنوعی: گل لاله بر روی چمن قرار دارد، انگار که کسی با دست خود بر روی زنگار یک سطح نقطهای میگذارد.
رعد تا صور دمیدست و زمین زنده شده
همبر سدره و طوبیست درخت از ازهار
هوش مصنوعی: صدای رعد به گوش میرسد و زمین دوباره به زندگی برگشته است. درختان سدره و طوبی از شکوفهها پوشیده شدهاند.
راست چون مردهٔ مبعوث دگر باره بیافت
کسوهٔ نو ز ریاحین چمن کهنه شعار
هوش مصنوعی: وقتی که حقیقتاً از نو زنده میشوی، مانند مردهای که دوباره به زندگی برمیگردد، لباس نو و تازهای از گلهای باغ قدیمی به تن میکنی.
حوریانند ریاحین و بساتین چو بهشت
وقت آنست که جانان بنماید دیدار
هوش مصنوعی: گلها و باغها همچون حوریان بهشتی هستند و زمان آن رسیده است که محبوب، خود را نشان دهد.